آتلیه کودک | آتلیه نوزاد | آتلیه بارداری

آتلیه کودک | آتلیه نوزاد | آتلیه بارداری

آتلیه کودک | آتلیه نوزاد | آتلیه بارداری

آتلیه کودک | آتلیه نوزاد | آتلیه بارداری

کدام برند بهتر است، کانن یا نیکون

شرکت های مختلفی در زمینه تولید دوربین عکاسی و لنز دوربین فعالیت دارند که از جمله آنها باید به دو شرکت ژاپنی کانن یا نیکون پرداخت که توانستند به موفقیت بسیاری برسند.

کانن یا نیکون ؟ سؤالی که تمام مبتدیان و کسانی که می‌خواهند یک دوربین DSLR برای پیگیری جدی عکاسی نوزاد در آتلیه نوزاد خریداری کنند خواهند پرسید. سؤالی که تجربه حضور در فروشگاه پیکسل بیش‌ازپیش من را با آن مواجه کرده است. معتقدم بدون در نظر گرفتن دو مدل هم‌رده از این دو برند، نمی‌توان به جوابی قطعی و مطلق برای آن رسید.

در ادامه با در نظر گرفتن معیارهای “کیفیت عکس” ، “کیفیت فیلم‌برداری” و “لوازم جانبی” سعی کردیم به جوابی قانع‌کننده برای این سؤال برسیم:

کیفیت عکس کانن بهتر است یا نیکون ؟

آنچه که تا حد زیادی کیفیت عکس را تعیین می‌کند ابعاد سنسور دوربین و کیفیت لنز مورد استفاده برای آن است!

در مورد اندازه سنسور با دو اندازه سنسور APS-C و فول فریم برای دوربین‌های DSLR های رایج سروکار داریم. که معمولاً برای شروع دوربین‌های فول‌فریم توصیه نمی‌شود.

به‌طورکلی اندازه سنسور ارزان‌ترین DSLR ها هم از اندازه سنسور گرانترین دوربین‌های بدون قابلیت تعویض لنز بزرگ‌تر است. این عاملی مهم در تعیین کیفیت عکس و داشتن جلوه‌ای حرفه‌ای است. اما وقتی در مورد مقایسه DSLR ها با یکدیگر صحبت می‌کنیم، ابعاد سنسور ازرانترین غیر فول فریم، تقریباً هیچ تفاوتی با ابعاد سنسور یک دوربین غیرفول فریم گران‌قیمت ندارد.

این به این معناست که گرچه با قطعیت می‌توان گفت یک DSLR عکس واضح‌تر و باکیفیت‌تری نسبت به یک دوربین خانگی کامپکت ثبت خواهد کرد، اما در شرایط عادی و نور مناسب و استفاده از یک لنز مشابه، تفاوت چشم‌گیری بین عکس یک دوربین  غیرفول‌فریم کانن یا نیکون با یک دوربین غیرفول‌فریم کمی گران‌تر از همان برند نخواهید دید!

ضمن اینکه در هر دو برند کانن و نیکون وقتی ارزان‌ترین DSLRها را فقط با DSLR هایی از یک رده‌بالاتر که قیمت چندان بالاتری از ارزان‌ترین‌ها ندارند مقایسه می‌کنیم ، بیشتر از این‌که به تفاوت در کیفیت عکس برسیم، شاهد تفاوت در راحتی کار با دوربین و تنظیمات دقیق‌تر خواهیم بود.

مگر اینکه بازهم یک رده‌بالاتر برویم که در این صورت به گران‌ترین غیرفول‌فریم‌ها می‌رسیم که دارای سنسوری با همان ابعاد هستند، اما در شرایط نوری نامساعد عملکردی بهتر دارند و امکان ویرایش عکس‌های ثبت‌شده‌ی آن‌ها در هر شرایط نوری، بیشتر از دوربین‌های ارزان‌تر خواهد بود. این مورد برای هردو برند کانن و نیکون صدق می‌کند.

هرچند که همچنان عکسی که در نور مساعد یکسان (مثل نور روز) ثبت می‌شود، تفاوت چندانی نمونه عکس‌های یک دوربین ارزان‌تر از همان برند و همان شرایط مساعد نوری ندارد. چه رسد به تفاوت فاحش با عکس ثبت شده از دوربینی هم‌رده از برند رقیب!

پس وقتی تفاوت قیمت دو دوربین از دو برند، آن‌چنان زیاد نیست، به دنبال کیفیت عکسی بهتر نباشید، بلکه دقت خود را صرف بررسی تنظیمات و امکانات جانبی کنید. چون عملاً به کیفیت عکسی بالاتر در شرایط مساعد نخواهید رسید و آنچه که کمی تفاوت قیمت ایجاد می‌کند تنظیمات گسترده‌تر و موارد جانبی مثل صفحه لمسی چرخنده است.

کیفیت فیلم‌برداری کانن بهتر است یا نیکون؟

این جایی ست که کانن درمجموع برنده رقابت است. گرچه هرچه مدل‌های بالاتر از سری‌های گران‌تر را باهم مقایسه می‌کنیم به تشابه بیشتری در کیفیت و تنظیمات فیلم‌برداری کانن و نیکون می‌رسیم، اما درهرحال تنظیمات مربوط به تصویربرداری در دوربین‌های ارزان‌قیمت کانن هم نسبت به دوربین‌های نیکون بیشتر است.

اما این تنظیمات چیزهایی نیستند که برای استفاده روزمره و خانگی مورداستفاده قرار گیرند. برای مثال بسیاری از مدل‌های ارزان‌قیمت‌تر کانن هم دارای امکان تنظیم دستی صدا هستند که این مورد فقط در هنگام نصب میکروفن خارجی برای ضبط صدا کاربرد دارد!

یا اکثر دوربین‌های کانن دارای امکان تنظیم دستی میزان بازشدگی دیافراگم لنز در حین فیلم‌برداری هستند که این مورد نیز در اکثر دوربین‌های نیکون خودکار است. وجود این امکان فقط در زمان تصویربرداری برای ساخت فیلم کاربرد دارد و در غیر این صورت معمولاً در زمان استفاده از دوربین‌های کانن نیز این موارد روی حالت خودکار قرار می‌گیرند!

لوازم جانبی کانن بهتر است یا نیکون؟

برخی از مشتریان پس از خرید دوربین موردنظر خود، به دنبال فیلتر یا حتی کیف ساخته‌شده توسط سازنده دوربین خود هستند!

این در حالی است که تمامی لوازم جانبی دوربین‌های حرفه‌ای یا به‌طور موازی توسط برندهای دیگر ساخته می‌شوند، یا به‌طور کامل برندهایی غیر از برندهای سازنده دوربین دست به تولید آن‌ها می‌زنند. برای مثال لنزهای عکاسی مناسب دوربین‌های ساخته‌شده توسط برندهای نیکون و کانن نیز هم‌زمان توسط بسیاری از برندهای صاحب‌نام مثل تامرون و سیگما تولید می‌شوند و در برخی از موارد لنزهای ساخته‌شده توسط برندهای سازنده لنز غیر از کانن و نیکون انتخاب بسیار منطقی‌تر نسبت به یک لنز ساخته‌شده توسط کانن و نیکون است.

نکته مهم در مورد استفاده از لنز یا فلاش ساخته‌شده توسط برندهای غیر از نیکون یا کانن این است که معمولاً تمامی محصولات دیگر برندها در دو سری مناسب برای استفاده توسط دوربین‌های هردوی این برندها ساخته می‌شود و اگر شما تجربه خوبی با یک لنز یا فلاش خاص داشته باشید، پس‌از تعویض دوربین‌تان با دوربینی از برند رقیب، می‌توانید دقیقاً همان لنز یا فلاش را برای دوربین جدید هم تهیه کنید!

اما فلاشی که توسط نیکون ساخته می‌شود فقط مناسب برای دوربین‌های نیکون ساخته می‌شود، یا یک لنز ساخته شده توسط کانن فقط برای دوربین‌های کانن تولید می‌شود و مدل دقیقاً مشابهی که توسط کانن یا نیکون ساخته شده باشد و قابل‌نصب روی دوربین رقیب باشد وجود ندارد!

پس با  توجه به اینکه بخش عمده‌ی لوازم جانبی عکاسی حرفه‌ای توسط برندهایی غیر از کانن و نیکون تولید می‌شود، در این زمینه هیچ یک از این دو بر دیگری برتری ندارد!

نتیجه‌گیری:

وقتی اقدام به خرید دوربین از یک فروشگاه غیرتخصصی و یا یک فروشگاه دوربین کوچک با تعداد مدل‌های محدود از برندهای کانن و نیکون می‌کنید، شنیدن یک جواب قطعی و مطلق در مورد سؤال ” کانن یا نیکون؟ ” دور از انتظار نیست.

درواقع اگر فروشنده‌ای که به شما به‌طور مطلق و بدون در نظر گرفتن یک مدل خاص از هر برند، یکی از دو برند کانن یا نیکون را پیشنهاد داد و بر برتری مطلق آن پافشاری کرد، مطمئن باشید که یا هیچ اطلاعی از عکاسی ندارد و یا انبار فروشگاه خود را از محصولات همان برند پرکرده است!

حتی دو دوربین هم‌رده از یک برند خاص کانن یا نیکون نسبت یکدیگر برتری مطلق ندارد! بلکه برتری هریک نسبت به دیگری در مواردی است که شاید مورداستفاده شما قرار نگیرد. توصیه ما به شما خرید دوربین از فروشگاه‌های تخصصی دوربین و خواستن راهنمایی از کارشناسان و فروشندگانی‌ست که بدون تعصب دوربین مناسب شما را به شما پیشنهاد می‌دهند.

پاسخ به این پرسش امری دشوار است زیرا هر دو برند توانستند نظر مخاطب خود را جلب کنند.

با تشکر از “پیکسل”
منبع:

عکاسی

آشنایی با ارزش نوری یا EV

در عکاسی باید نکات مختلفی توجه داشت و نمی توان ساده از کنار موضوعات گذشت و باید برای ایجاد اثری چشمگیر و قابل توجه آموزش های لازم را دید.

ارزش نوری یا Exposure Value  ( EV ) چیست؟ دوربین‌های دیجیتال بر چه اساسی E.V را محاسبه می‌کنند؟ چرا این پارامتر عکاسی کودک در آتلیه کودک تا این حد پیچیده به نظر می‌رسد و در کمتر جایی با زبان ساده به تفسیر آن پرداخته شده است؟ در ادامه سعی شده تا با دوری از بررسی فنی این پارامتر و با گویشی ساده به سؤالاتی از این قبیل پاسخ دهیم و در آخر به درک درستی از E.V یا همان ارزش نوری برسیم.<>

Exposure Value که آن را به فارسی ارزش نوری ترجمه کرده‌اند برای اولین بار در سال ۱۹۵۰ و توسط یک آلمانی به نام فردریش دِکِل محاسبه و معرفی گردید. این پارامتر یک معیار یا واحد برای اندازه‌گیری و نوردهی مناسب تصویر است. در تاریخ عکاسی همیشه محاسبه نوردهی یک مشکل بزرگ بوده و بسیاری از عکس‌ها ممکن بوده است که به دلیل نوردهی بیش از حد بسیار سفید شوند و یا با نوردهی کم بسیار تیره به نظر برسند. به همین دلیل روش‌ها و معیار‌های مختلفی برای نوردهی متعادل عکس تا به حال ابداع شده است که یکی از رایج‌ترین آن‌ها محاسبه E.V یا ارزش نوری به شمار می‌رود.

E.V یک پارامتر لگاریتمی است که به روشنایی، کنتراست و حساسیت ایزو بستگی دارد و معمولاً بین منفی ۹ تا عددی حدود ۲۰ متغیر است. تاریک‌ترین صحنه‌ها مثل مرکز کهکشان راه شیری در حساسیت ایزوی ۱۰۰ ارزش نوری‌ برابر با -۹ دارند و صحنه‌های روشن مثل یک منظره برفی در روز آفتابی از E.V معادل ۱۶ برخوردار هستند. به علاوه سرعت شاتر و بازشدگی دهانه دیافراگم هم در نورسنجی خودکار دوربین‌ها بر اساس EV تعیین می‌شود. در واقع این مقدار ارزش نوری است که رابطه سرعت شاتر و عدد دیافراگم دوربین را مشخص می‌کند تا تصویر با روشنایی متعادلی به ثبت برسد. به عنوان مثال در تصویری اگر مقدار نوردهی برای رسیدن به یک تصویر با روشنایی مناسب و متعادل، برابر با E.V 7 باشد، در عدد دیافراگم ۱.۴ سرعت شاتر باید چیزی در حدود ۱/۶۰ ثانیه باشد و یا اگر دیافراگم را یک استاپ ببندیم  (عدد دیافراگم برابر با F2 شود) سرعت شاتر را باید نصف کنیم (۱/۳۰) تا در طی زمانی طولانی‌تر کمبود نور ورودی جبران شود. امروزه اکثر نورسنج‌‌‌ها از این متود استفاده می‌کنند و عدد دیافراگم و سرعت شاتر مناسب را پیشنهاد می‌دهند.

از دیگر کاربرد‌های E.V، استفاده از آن به عنوان واحد نوردهی می‌باشد. امروزه خیلی از فلاش‌های استودیویی، قدرت خروجی فلاش را با EV مشخص می‌کنند. به عنوان مثال فلاش‌های Broncolor بر اساس EV تنظیم می‌شوند و با دقت ۱/۱۰ ارزش نوری قابل تنظیم هستند. افزایش هر واحد EV به معنای افزایش دو برابری میزان نوردهی است؛ یعنی اگر قدرت فلاشی را از ۱۴ به ۱۵ تغییر دهیم، میزان نوردهی دو برابر شده و باید دریچه دیافراگم را یک استاپ ببندیم.

اگر به مشخصات فنی دوربین‌های DSLR سری بزنیم معمولاً محدوده‌ای که دوربین در آن قادر به نورسنجی‌ است را خواهیم دید. به عنوان مثال Canon 5D Mark IV در محدوده‌ای بین ۰ تا ۲۰ EV قادر به نورسنجی می‌باشد. حتی جبران نوردهی دوربین‌ها نیز با این واحد بیان می‌شود. اغلب دوربین‌های فول‌فریم DSLR قادرند تا در محدوده بین -۵ تا +۵ EV، نوردهی نامناسب را تا حدی جبران کنند.

با تمام این تفاسیر نکته مهم در مورد ارزش نوری درک درست مفهوم آن است و نه پی بردن به محاسبات و فرمول‌های پیچیده مربوط به آن. با درک درست از این پارامتر، می‌توان با تسلطی بیشتر به نوردهی تصاویر پرداخت و عکس‌هایی خارق‌العاده، با کنتراست و روشنایی دقیق‌تر خلق نمود.

با کمک این قابلیت می توان به عکاسی بهتری پرداخت.

با تشکر از “پیکسل”
منبع:

عکاسی

آشنایی با برترین لنزهای عکاسی خیابانی

عکاسی مدل های مختلفی داشته که از جمله باید به عکاسی هنری، خیابانی و چندی دیگر اشاره کرد. هر یک از مدل ها روش تصویربرداری خاص خود را دارد.
در عکاسی خیابانی و اساساً هر زمینه‌ای از عکاسی، انتخاب ابزار مناسب یکی از مهم‌ترین فاکتور‌ها در رسیدن به یک نتیجه مطلوب به حساب می‌آید. در همین رابطه قصد داریم در ادامه بهترین لنزهای عکاسی خیابانی را برشمریم. هر چند خیلی از عکاسان خیابانی موبایل یا دوربین‌های کامپکت برای عکاسان خیابانی را به کار می‌گیرند، ولی در این مطلب دوربین‌‌های با قابلیت تعویض لنز و لنز‌های پرایم مناسب برای آن‌‌ها مورد توجه قرار گرفته است. پیش از این در مورد بهترین دوربین‌های کامپکت یا بدون آینه برای عکاسی بارداری در آتلیه بارداری خیابانی مطلب زیر را مطالعه کنید

چرا یک لنز پرایم یا فاصله کانونی ثابت؟

اکثر عکاسان خیابانی از لنز‌های پرایم در عکاسی خیابانی استفاده می‌کنند. لنز‌های پرایم فاصله قانونی ثابتی دارند و از قابلیت زوم برخوردار نیستند. در عوض برای ترکیب‌بندی و انتخاب کادر باید موقعیت خود را نسبت به سوژه عقب یا جلو ببریم. هر چند این وضعیت در لنز‌های پرایم محدودیت‌هایی را برای عکاس به همراه می‌آورد ولی مزایای زیادی نیز دارد.

لنز‌های پرایم معمولاً از ابعاد جمع‌وجور و وزن کمی برخوردار هستند. سبک و کوچک بودن دوربین در عکاسی خیابانی یک ویژگی بسیار مهم به حساب می‌آید. به علاوه لنز‌های پرایم عموماً با توجه به کار رفتن المان‌های کمتر، نور بیشتری را از خود عبور داده و تصویر واضح‌تری را ارائه می‌دهند. این نوع لنزها در مقایسه با لنز‌های زوم از سرعت بیشتر و حداکثر بازشدگی دهانه دیافراگم بیشتری برخوردار هستند. به لطف این ویژگی می‌توان به عمق میدان‌های کمتری در تصویر داست یافت که در عکاسی خیابانی امری ایده‌ال است و می‌توان سوژه را از بک‌گراند شلوغ خود کاملاً جدا کرد.

در دیگر از برتری‌های لنز‌های پرایم، امکان عکاسی روی دست و بدون نیاز به افزایش زیاد ایزو اشاره کرد. با توجه به حداکثر بازشدگی کمتر از F2 در لنز‌های پرایم، می‌توان در شرایط کم‌نور هم عکس‌هایی با روشنایی و وضوح مطلوبی را به ثبت رساند.

بهترین فاصله کانونی برای عکاسی خیابانی چیست؟

در عکاسی خیابانی کدام لنز بهتر است؟ آیا باید از لنز ۵۰ میلی‌متر استفاده کرد یا ۳۵ میلی‌متر؟ نظر‌ها در این رابطه متفاوت است. ولی در واقع عکاسی خیابانی به لنز‌هایی با این فاصله کانونی محدود نمی‌شود و خیلی از عکاسان خیابانی حرفه‌ای از لنز‌هایی با فواصل کانونی دیگر استفاده می‌کنند.

لنز‌های واید با فاصله کانونی کمتر از ۳۵ میلی‌متر

استفاده لنز‌های واید با فاصله کانونی کمتر از ۳۵ میلی‌متر در عکاسی خیابانی کمی مشکل به نظر می‌رسد. هر چند برای گرفت پرتره‌های محیطی می‌توان از این لنز‌ها استفاده کرد و برای عکاسی متداول خیابانی بیش از حد باید به سوژه نزدیک شد و همین در روند کار تأثیر می‌گذارد. با این وجود خیلی‌ها لنز ۲۴ میلی‌متری را برای عکاسی خیابانی مناسب می‌دانند. ولی بهتر است که یک فاصله منطقی با سوژه حفظ شود تا هم خود عکاس و هم فردی که دارد عکاسی می‌شود احساس راحت‌تری داشته باشند.

لنز‌های ۳۵ میلی‌متری

لنز‌هایی با این فاصله کانونی بیشترین استفاده را در بین عکاسان خیابانی دارد. لنز‌های ۳۵ میلی‌متری زاویه دیدی مناسب را برای ثبت مناظر شهری و اماکن عمومی پوشش می‌دهد. این لنز‌ها نه آن‌قدر واید هستند که با اعوجاج‌ و دیستورشن پرسپکتیو فضا را به هم بریزند و نه آن‌قدر واید هستند که نتوان المان‌های مختلف شهری را در کادر جای داد. به علاوه لنز‌هایی با فاصله کانونی بین ۳۵ تا ۵۰ میلی‌متر نزدیک‌ترین تصویر را به چشم انسان ارائه می‌دهد. هر چند اگر بخواهید با این لنز‌ها پرتره‌های خیابانی بگیرید، باید کمی جسارت داشت و بیش از حد به شخص نزدیک شد. لنز‌های زیر می‌توانند جزو بهترین گزینه‌ها برای عکاسی خیابانی باشند:

Zeiss Milvus 35mm f/2 ZE – Canon Mount

Sigma 35mm f/1.4 DG HSM Art – Nikon Mount

Tamron SP 35mm f/1.8 Di VC USD – Canon Mount

Nikon AF NIKKOR 35mm f2D

Nikon AF-S DX NIKKOR 35mm f/1.8G

Canon EF 35mm f/1.4L USM

هم‌چنین لنز‌های کلاسیک Voigtlander نیز از وضوح بالایی برخوردار هستند و شارپنس فوق‌العاده بالایی را ارائه می‌دهند. این لنز‌ها اغلب با مانت M لایکا ساخته می‌شوند و برای اتصال آن به دوربین‌های کانن و نیکون باید از مبدل استفاده کرد. به علاوه لنز‌های Voigtlander مجهز به فوکوس خودکار نیستند همین امر ممکن است از سرعت عمل عکاس بکاهد. با این وجود با توجه به رزولوشن برتری که این لنز‌ها ارائه می‌دهند، می‌توانیم آن‌ها را نیز در لیست بهترین لنزهای ۳۵ میلی‌متری برای عکاسی خیابانی بگنجانیم:

Voigtlander Nokton Classic 35mm f1.4 Manual Focus M Mount

Voigtlander Nokton Aspherical 35mm f1.2 Lens II M-Mount

دو عکس زیر با لنز ۳۵ میلی‌متری Tamron SP 35mm f/1.8 Di VC USD – Canon Mount گرفته شده‌اند.

لنز‌های ۵۰ میلی‌متری

اگر قصد دارید با لنزی که تهیه می‌کنید غیر از عکاسی خیابانی، زمینه‌های دیگری از عکاسی را تجربه کنید، لنز‌های پرایم ۵۰ میلی‌متری می‌تواند بهترین گزینه باشد. این لنز برای عکاسی در خیلی از ژانر‌های عکاسی مناسب است و پرکاربرد‌ترین لنز پرایم بین عکاسان به حساب می‌آید.

از طرفی اگر در عکاسی خیابانی ثبت پرتره اشخاص از اولویت بیشتری برخوردار باشد، به کاربران لنز‌های ۵۰ میلی‌متری می‌تواند کار عکاس را راحت‌تر کند، چرا که نیازی نیست بیش از حد به سوژه نزدیک شد.

لنز‌های ۵۰ میلی‌متری زیر به ترتیب بهترین گزینه‌ها برای عکاسی خیابانی به حساب می‌آیند:

Sigma 50mm f/1.4 DG HSM Art Canon Mount

Sigma 50mm f/1.4 DG HSM Art Nikon Mount

Zeiss Milvus 50mm f/1.4 ZE – Canon Mount

Zeiss Milvus 50mm f/1.4 ZF.2 – Nikon Mount

Canon EF 50mm f/1.2L USM

Nikon AF NIKKOR 50mm f/1.4D

Canon EF 50mm f/1.4 USM

Canon EF 50mm f/1.8 STM

Nikon AF NIKKOR 50mm f/1.8D

سه عکس زیر با لنز‌های ۵۰ میلی‌متری گرفته شده‌اند:

نتیجه‌گیری:

با توجه به مواردی که در بالا به آن اشاره شد، لنز‌های پرایم ۳۵ و ۵۰ میلی‌متری بهترین گزینه برای عکاسی خیابانی هستند و اگر می‌خواهید به صورت حرفه‌ای عکاسی خیابانی را دنبال کنید، بهتر است که دو لنز با این فواصل کانونی را با خود به همراه داشته باشد. هم‌چنین در انتخاب و خرید لنز باید دقت زیادی کرد و بهترین انتخاب را داشت چرا که یک لنز با کیفیت و خوب همیشه یک لنز خوب باقی می‌ماند ولی یک دوربین خوب بعد از چند سال توان رقابت با دوربین‌های جدیدتر را نخواهد داشت.

با لنزهای فوق می توانید عکاسی خیابانی خوبی داشته باشید.

با تشکر از “پیکسل”
منبع:

عکاسی

آشنایی با بهترین دوربین ها برای عکاسی در نور کم

دوربین های مختلفی ار می توان در بازار یافت که هر یک با ویژگی ها و طراحی خاص خود همراه هستند. اما کمتر پیش می آید تا افرادی شما را برای دوربین مناسب در شرایط نوری کم کمک کند.

در حالی که اکثر دوربین‌های مدرن عکس‌های با کیفیت بالایی را می‌توانند بگیرند، ولی همه آن‌ها در شرایط سخت از عملکرد بالایی برخوردار نیستند. هر چه شرایط محیط برای عکاسی در نور کم چالش‌برانگیزتر شود به دوربین بهتری برای عکاسی نیاز خواهید داشت. عکاسی نوزاد در آتلیه نوزاد تماماً در رابطه با ثبت نور است و هر چه شرایط نوری ضعیف‌تر شود عملکرد و قابلیت دوربین بیشتر محک می‌خورد. در ادامه سعی شده تا دوربین‌های عکاسی‌ای که بهترین عملکرد و کمترین نویز را دارند معرفی شوند و مشخصات آن‌ها موردبررسی قرار گیرد.

<>

عملکرد خوب دوربین در شرایط نوری تاریک برای آن دسته از عکاسانی مهم است که عکاسی نجومی می‌کنند، از کنسرت‌ها و تئاتر‌ها عکس می‌گیرند یا مناظر طبیعی و شهری را در شب عکاسی می‌کنند. البته برای هرکدام از این زمینه‌های عکاسی ابزارها و راه‌حل‌هایی وجود دارد. عکاسان ورزشی معمولاً حساسیت ایزوی دوربین را افزایش می‌دهند، عکاسان عروسی از نور‌های پیوسته و رو دوربینی استفاده می‌کنند و یا مثلاً عکاسان خیابانی از لنز‌های سریع و نور‌های مصنوعی خود شهر بهره می‌گیرند و در همه این موارد برای رسیدن به بهترین نتیجه باید از یک دوربین مناسب نیز برخوردار بود و با بالا رفتن ایزو یا کم شدن نور محیط نویز بالایی نداشته باشد و دقت رنگی مطلوبی داشته باشد. به علاوه بر خلاف تصور بالا رفتن رزولوشن سنسور نه تنها رابطه‌ای با عملکرد بهتر دوربین در شرایط کم‌نور ندارد بلکه ممکن است نویز بیشتری را در تصویر ایجاد کند.

دوربین‌هایی که بهترین عملکرد را در شرایط نوری ضعیف دارند، طبق بررسی‌های انجام شده و بر اساس تست‌های سایت DxOmark بر اساس زیر می‌باشند.

دوربین‌های فول‌فریم:

Nikon D5

Sony a7S II

Canon 5D Mark IV

دوربین‌های APS-C

Nikon D7500

Sony a6300

Canon 7D Mark II

مواردی که باید در مورد عکاسی در نور کم در نظر بگیریم:

سایز سنسور: سایز حسگر دوربین تقریباً در همه زمینه‌های عکاسی مورد بحث قرار می‌گیرد ولی زمانی که از ثبت عکس در شرایط کم‌نور صحبت می‌شود از اهمیت بیشتر برخوردار می‌شود. هر چه ابعاد سنسور بزرگ‌تر باشد طبیعتاً سطح بیشتری برای جذب نور خواهد داشت عکس با روشنایی مطلوب‌تری ثبت می‌شود؛ بنابراین دوربین‌های مدیوم‌فرمت از این نظر بهترین عملکرد را دارند و بعد از آن دوربین‌های فول‌فریم قرار دارند. دوربین‌هایی یا سنسور APS-C و MFT را نیز می‌توان در رتبه‌های بعدی قرار داد.

البته دوربین‌های فول‌فریم نسبت معایبی نیز دارند. آن‌ها معمولاً قیمت بالایی دارند، وزن آن‌ها بالاست و از ابعاد کامپکتی نیز برخوردار نیستند؛ بنابراین برای عکاسانی که از نمی‌خواهند هزینه زیادی را برای دوربین صرف کنند یا به یک دوربین سبک و خوش‌دست برای عکاسی نیاز دارند، دوربین‌های APS-C گزینه‌های بهتری هستند.

ایزو: میزان حساسیت ایزو حساسیت سنسور را نسبت به نور را مشخص می‌کند. سنسور هر دوربینی یک ایزوی مشخص و طبیعی دارد که با تقویت یا تضعیف ولتاژ خروجی می‌توان میزان آن را تغییر داد. هر چه ایزو بالاتر رود تقویت الکترونیکی سیگنال‌ها بیشتر می‌شود و به طبع آن نویز‌ها نیز تقویت شده و نمود بیشتر در تصویر خواهند داشت. ولی دوربین‌هایی هستند که در ایزو‌های بالا عملکرد بهتری نسبت به دیگر دوربین‌ها دارند و نویز را بهتر کنترل می‌کنند؛ به عبارت دیگر این که دوربین‌ها قادرند تا چه قدر افزایش ایزو داشته باشند مهم نیست. مهم اینجاست که عملکرد دوربین و نویز تصویر در ایزو‌های بالا به چه صورت است.

بهترین دوربین‌های فول‌فریم برای عکاسی در نور کم :

دوربین‌های فول‌فریم بهترین گزینه در بین دوربین‌های متداول برای عکاسی در نور کم هستند. هر چند سه دوربین که به آن‌ها اشاره می‌شود، قیمت بالایی دارند ولی تصویری که در محیط‌های تاریک ارائه می‌دهند نسبت به دوربین‌هایی که سنسور کوچک‌تری دارند، جزئیات و کیفیت بسیار بالاتری دارد.

Nikon D5:

<imgalignright” src=”https://akasee.ir/wp-content/uploads/2018/03/nikon-d5.jpg” >

هر چند که این دوربین قیمت بسیار بالایی دارد ولی در کنار Nikon D850 بهترین عملکرد را در شرایط نوری ضعیف دارد. این دوربین قادر است تصویری با نویز پایین و وضوحی بالا را در محیط‌های کم‌نور ثبت کند. البته لنزی که با آن عکاسی می‌شود نیز باید مینیمم دیافراگم مناسبی مثل F1.4 یا F1.2 داشته باشد تا بتوان نتیجه بهتری گرفت. D5 سنسوری ۲۰ مگاپیکسلی دارد و می‌توان حساسیت ایزوی آن را تا ۳،۲۸۰،۰۰۰ افزایش داد و با سرعت ۱۴ فریم بر ثانیه عکاسی کرد.

Sony a7S II:

سونی این دوربین را بر اساس عملکرد بالا در محیط‌های کم‌نور طراحی کرده است. این دوربین در بین دوربین‌های فول‌فریم از بزرگ‌ترین اندازه پیکسل برخوردار است و به لطف همین ویژگی در شرایط نوری ضعیف نویز تصویر بسیار پایین خواهد بود و عکس با وضوحی بالا به ثبت می‌رسد. A7S II همچنان از یک سنسور ۱۲ مگاپیکسل فول‌فریم Exmor CMOS در کنار پردازشگر تصویر BIONZ X جهت ارائه‌ی محدوده‌ی ایزوی استاندارد ۱۰۰ تا ۱۰۲۴۰۰، بهره می‌برد. این حساسیت قابل‌گسترش به ISO 50-409600 است. از دیگر ویژگی‌های‌ که این دوربین را نسب به رقبای خود متمایز می‌کند سرعت و عملکرد بسیار بالای فوکوس خودکار حتی در محیط‌های نزدیک به تاریکی است.

Canon 5D Mark IV

این دوربین در حال حاضر پرچم‌دار محصولات کانن به حساب می‌آید. هر چند که این دوربین در مقایسه با بعضی دوربین‌های هم‌رده از حساسیت ایزو‌های بالاتری برخوردار نیست ولی در این است ما قرار گرفته چون تقریباً در هر شرایطی از عملکرد فوق‌العاده‌ای برخوردار است حتی دز شرایطی که نور محیط بسیار کم باشد. ۵D Mark IV به یک حسگر فول‌فریم از نوع CMOS مجهز شده است که تفکیک‌پذیری ۳۰.۴ مگاپیکسل را ارائه می‌دهد. علاوه بر این٬ پردازشگر تصویری DIGIC 6+ در قلب این دوربین جای گرفته تا تمام پردازش‌های مورد نیاز در دوربین با سرعت و دقت بالایی صورت پذیرد. Canon 5D Mark IV از دامنه حساسیت ایزوی ۱۰۰-۳۲۰۰۰ بهره می‌برد که البته امکان افزایش آن تا ۵۰-۱۰۲۴۰۰ نیز فراهم است. به این ترتیب توسط این دوربین می‌توان در محیط‌های کم‌نور٬ عکس‌هایی با روشنایی و شارپنس بالا و حداقل نویز را به ثبت رساند.

بهترین دوربین‌های با سنسور APS-C برای عکاسی در نور کم :

 

Nikon D7500:

این دوربین با سنسور ۲۰.۹ مگاپیکسلی و قابلیت افزایش ایزو تا ۱۶۴۰۰۰۰ یکی از بهترین دوربین‌ها برای عکاسی در نور‌ کم به حساب می‌آید. D7500 از ۵۱ نقطه فوکوس برخوردار است و در دقت بالایی در فوکوس خودکار حتی در شرایط کم‌نور دارد. این دوربین نسبت به دوربین‌های فول‌فریم از ابعاد و وزن کم‌تری برخوردار است.

Sony a6300

این دوربین کراپ سنسور بدون‌آینه مقایسه دوربین‌هایی در بازه قسمتی یکسان، کیفیت بالایی را در محیط‌های کم‌نور ارائه می‌دهد. Sony a6300 از سنسوری با رزولوشن ۲۴.۳ مگاپیکسل برخوردار است و ایزوی آن را می‌توان تا ۵۱،۲۰۰ افزایش داد. تا ایزو ۲۵،۶۰۰ این دوربین نسبت سیگنال به نویز بسیار بالایی دارد و تصاویر با وضوح و جزئیات بالای ثبت می‌شوند. به علاوه که این دوربین به ۴۲۵ نقطه فوکوس مجهز است و حتی در محیط‌های نسبتاً تاریک نیز با سرعت بالایی بر روی سوژه فوکوس می‌کند.

Canon 7D Mark II

۷D Mark II یکی از بهترین دوربین‌های کراپ‌سنسور برای عکاسی در نور کم به حساب می‌آید. این دوربین برای عکاسی ورزشی و عکاسی طبیعت به انتخاب عالی به حساب می‌آید و یکی از قوی‌ترین دوربین‌ها در فوکوس خودکار به حساب می‌آید. سنسور این دوربین رزولوشنی معادل ۲۰.۹ مگاپیکسل دارد و حساسیت ایزوی آن را می‌توان تا ۱۶۰۰۰ افزایش داد.

متغیر‌های زیادی هستند که رسیدن به یک نتیجه خوب در عکاسی از محیط‌ها و صحنه‌های کم‌نور ممکن می‌کنند. علاوه بر داشتن یک دوربین مناسب باید از لنز‌های سریع، سه‌پایه و شاید فلاش نیز استفاده کرد تا بتوان عکسی واضح و شارپ خلق کرد.

اگر به لیست فوق توجه کنید گزینه مناسب را پیدا خواهید کرد.
با تشکر از “پیکسل”
منبع:

عکاسی

نحوه عکسبرداری کلاسیک با نورپردازی در استودیوها

عکسبرداری بدون انجام قواعد و آموزش نمی تواند ثمره قابل توجهی داشته باشد و به نوعی افراد نیاز دارند تا از این قواعد و  آموزش ها بهره گیرند و آن به کار گیرند.
تمام هنر یک عکاس چهره حرفه‌ای، مهارت در بازی با نور است. با تجربه و دانش کافی از آناتومی صورت و شناخت نور، هر کسی می‌تواند بهترین پرتره‌ها را خلق کند. در عکاسی پرتره کلاسیک معمولاً چند روش مختلف مطرح می‌شود که با رعایت این قواعد می‌توان پرتره‌های استودیویی جذاب و خیره‌کننده‌ای را خلق کرد. در این تکنیک‌های کلاسیک معمولاً نسبت‌های نور‌های مختلف، محل قرارگیری نورها یا همان دیاگرام نوری، زاویه قرارگیری صورت در برابر دوربین و زاویه دید، طبق اصولی ثابت و قراردادی تعریف می‌شود. قبل از این در پیکسل در مورد نورپردازی پرتره به طور کلی صحبت به میان آمده بود. در ادامه سعی شده است تا بررسی برخی از تکنیک‌های نورپردازی پرتره با نورهای استودیویی و بررسی تفاوت آن‌ها، بتوان تا حدودی بر عکاسی کودک در آتلیه کودک استودیویی چهره مسلط شد. <>

از زمان اختراع دوربین عکاسی تا به امروز، ثبت چهره انسان یکی از مهم‌ترین وظایف رسانه عکاسی است. انسان همیشه دوست دارد تا به نوعی خود را جاودانه کند و عکس هرچند به صورت مجازی ولی وسیله‌ای کاملاً مناسب برای رسیدن به این نیاز بود؛ بنابراین انسان‌ها همیشه سعی دارند تا در زیباترین فرم ممکن چهره خود را در تصویر جاودانه کنند. قواعد و روش‌های بسیاری در عکاسی چهره تاکنون مطرح شده ولی هیچ‌کدام قانون‌های ثابتی نیستند و باید با کسب تجربه و مهارت به سبک شخصی خود در نورپردازی پرتره رسید. با این حال تکنینک‌های مرسوم و متداولی در نورپردازی این ژانر عکاسی وجود دارد که جواب خود را پس داده‌اند و با رعایت آن‌ها می‌توان پرتره‌های اصولی و خارق‌العاده‌ای را خلق کرد.

نورپردازی Split:

در این روش همان‌گونه که از نامش پیداست، صورت به دو قسمت مساوی سایه و روشن تقسیم می‌شود. در پرکنتراست ترین حالت یک سمت چهره کاملاً تاریک و نیمه دیگر روشن است. این نورپردازی معمولاً برای ثبت پرتره‌های دراماتیک به کار می‌رود و بر روی صورت آقایان نتیجه بهتری می‌دهد. منبع نور یا فلاش در نورپردازی Split هم‌سطح صورت و در زاویه ۹۰ درجه در کنار او قرار می‌گیرد. برای روشن‌تر کردن قسمت سایه صورت می‌توان در طرف دیگر سوژه یک رفلکتور قرار داد. به این دلیل که تنها از یک منبع نور در این تکنیک استفاده می‌شود، نورسنجی بسیار ساده است و برای این کار تنها کافی‌ست نورسنج را از صورت سوژه، به سمت فلاش گرفته و فلاش را تخلیه می‌کنیم تا نور فلاش خوانده شود. بهترین عدد دیافراگم در عکاسی کلاسیک پرتره بین ۵.۶ تا ۸ است، بنابراین قدرت فلاش بهتر است که بر روی این اعداد تنظیم شود. برای رسیدن به نتیجه بهتر، نورپردازی پرتره به گونه‌ای باید انجام شود تا چشمی که در سایه قرار گرفته است، کمی روشن شود و بازتاب فلاش، یا همان کچ‌لایت در آن دیده شود. برای رسیدن به این وضعیت باید کمی صورت را به سمت نور چرخاند.

نورپردازی Loop

در این روش از نورپردازی، سایه بینی، بر روی گونه می‌افتد. برای رسیدن به چنین تصویری، منبع نور کمی بالاتر از سطح سر مدل و بسته به چهره فرد، در زاویه بین ۳۰ تا ۴۵ درجه قرار می‌گیرد. اگر به عکس‌‌هایی که با این روش نورپردازی شده‌اند نگاه کنید، سایه‌ای کوچک از بینی که در سمت مخالف نور قرار گرفته، کاملاً مشهود است. ولی باید توجه داشت که سایه بینی با سایه گونه، تداخل نداشته باشد. در ضمن ارتفاع نور را نباید خیلی بالا برد، چرا که کچ‌لایت چشم‌ها از دست می‌رود و سایه بینی ممکن است عجیب به نظر برسد. برای پر کردن سایه‌ها نیز می‌توان یک فلاش دیگر به همراه سافت باکس را با یک استاپ روشنایی کمتر دقیقاً در مقابل صورت مدل قرار داد یا در طرف مقابل فلاش از یک رفلکتور استفاده کرد.

<imgsrc=”https://akasee.ir/wp-content/uploads/2018/03/stock-photo-91292535-1-1024×683.jpg”>

نورپردازی رامبرانتی:

این شیوه نورپردازی، برگرفته از روشی بود که رامبرانت، نقاش هلندی قرن شانزدهم در نقاشی‌هایش به کار می‌گرفت. نورپردازی رامبرنتی با مثلثی که بر روی گونه مدل شکل می‌گیرد، شناخته می‌شود. برخلاف نورپردازی در روش loop سایه بینی و گونه‌‌ با یک دیگر تداخل دارند و در زیر چشم یک مثلث روشن شکل می‌گیرد. در نورپردازی رامبرانتی باید توجه داشت که نور به چشمی که در سایه قرار گرفته است نیز بتابد. جهت رسیدن به نور رامبرانتی، سوژه نسبت به منبع نور باید در جهت مخالف کمی بچرخد و نور در سطح بالا‌تری نسبت به سر مدل قرار گیرد تا سایه بینی بزرگ‌تر شده و در سایه گونه محو شود. صورت هر فردی مناسب برای نورپردازی رمبرانتی مناسب نیست. برای چهره کسانی که گونه‌های برجسته‌ای دارند، راحت‌تر می‌توان به این نورپردازی رسید. حالت چهره و تناسب اعضای صورت نقش بسیار مهمی در انتخاب شیوه نورپردازی ایفا می‌کند. اگر فردی پیشانی بلندی دارد، توصیه نمی‌شود که نور در ارتفاع بالایی نسبت به سر قرار گیرد و یا اگر بینی مدلی بزرگ است خیلی نباید نور را به کناره‌ها برد تا سایه بینی بزرگ نشود و یک نور نرم و بخش بر روی صورت تاباند.

نورپردازی پروانه‌ای:

نور‌پردازی پروانه‌ای، به علت اینکه یک سایه کوچک و پروانه‌های شکل، در زیر بینی شکل می‌گیرد به این اسم نام‌گذاری شده است. در این شیوه نور روبه‌روی چهره و در ارتفاعی نسبتاً بالا نسبت به سوژه قرار می‌گیرد. باید توجه داست که فلاش یا منبع نور خیلی نباید بالا باشد چرا که سایه بینی، لب را قطع می‌کند و تصویر جذابی از مدل به ثبت نمی‌رسد. دوربین در این روش روبه‌روی چهره و زیر منبع نور قرار می‌گیرد و برای پر کردن سایه‌ها می‌توان یک رفلکتور را به دست مدل داد و از او خواست که آن را به گونه‌ای که در کادر قرار نگیرد و در زاویه مناسب ثابت نگاه دارد. در صورت‌های استخوانی و کشیده نورپردازی پروانه می‌تواند فوق‌العاده باشد ولی صورت‌های گرد در نورپردازی loop بسیار جذاب‌تر به نظر می‌رسند. به علاوه از این شیوه نور‌پردازی معمولاً در عکاسی مد و فشن نیز استفاده می‌شود.

<imgsrc=”https://akasee.ir/wp-content/uploads/2018/03/stock-photo-165563473-1024×707.jpg”>

نورپردازی متقارن:

در نورپردازی پرتره متقارن با Clamshell معمولاً دو منبع نور به کار گرفته می‌شود. نور‌ها با زاویه مساوی و فاصله یکسان در دو طرف سوژه قرار می‌گیرند تا دو طرف چهره به گونه‌ای یکنواخت روشن شود. باید توجه داشت که نور تابیده شده بر روی صورت باید خیلی نرم و پخش باشد تا سایه‌ها بسیار محو باشند. چرا که در این روش دو منبع نور مورد استفاده قرار گرفته‌اند، دو سایه تشکیل خواهد شد و نورپردازی پرتره را بسیار مشکل می‌کند، بنابراین بهتر است تا در حد امکان نور را پخش و یکنواخت بر روی چهره تاباند تا سایه‌ای بر روی گونه‌ها تشکیل نشود.

<imgsrc=”https://akasee.ir/wp-content/uploads/2018/03/stock-photo-92905937-1-1024×768.jpg”>

بک‌لایت و هدلایت:

در تمامی روش‌های فوق می‌توان بک لایت و هد لایت را نیز در نورپردازی پرتره به کار برد. نور هدلایت توسط یک شاخه نور که بالا سر سوژه و کمی پشت سر آن قرار می‌گیرد، تشکیل می‌شود تا مو‌ها و شانه‌های مدل روشن شود. شدت نور هدلایت با توجه به اینکه رنگ موی مدل چیست، بهتر است بین ۱.۵ تا ۲ برابر نور اصلی باشد. بک لایت نیز باید همین شدت نور را داشته باشد با این تفاوت که در پشت سوژه قرار می‌گیرد و لبه‌های صورت و بدن مدل درخشان‌تر به نظر می‌رسد و از پس زمینه جدا می‌شود.

Broad light و Short light

در نورپردازی پرتره، موقعیت و زاویه ‌قرارگیری سر نسبت به دوربین و منبع نور بسیار مهم است. برای گرفتن پرتره‌های های‌کی که نواحی روشن بسیار بیشتر از سایه‌ها است می‌توان نیمه‌ای از صورت را که نور اصلی به آن تابیده را کمی به سمت دوربین چرخاند. این وضعیت را Broad light یا نورِ پهن نام‌گذاری کرده‌اند. نور‌پردازی Broad باعث می‌شود که صورت پهن‌تر از آنچه که هست به نظر برسد، بنابراین برای صورت‌های لاغر و کشیده می‌تواند بسیار مؤثر و کار آمد باشد.

در مقابل Broad light، نور‌پردازی Short light قرار دارد که نیمه تاریک‌تر صورت به سمت کمی دوربین می‌چرخد تا صورت کمی باریک‌تر از به نظر برسد. برای نور‌پردازی صورت‌های گرد می‌توان از این روش استفاده کرد. لازم به ذکر است که این دو تکنیک را می‌توان در تمام شیوه‌های نورپردازی به کار برد به شرطی که منبع نور از اصلی از کناره‌ها به مدل تابیده شود.


برای مسلط شدن به نور‌پردازی پرتره مهم‌ترین فاکتور تمرین هر‌چه بیشتر و کسب تجربه است. هر کسی می‌تواند با ترکیب تکنیک‌های فوق و کمی خلاقیت و تمرین به یک استاد نورپردازی پرتره تبدیل شود. اگر فلاش‌های استودیویی در اختیار ندارید، می‌توانید با یک یا دو فلاش‌ رو دوربینی و رفلکتور شروع کنید یا حتی اگر قصد ندارید با اسپیت‌لایت نورپردازی کنید، می‌توانید از نور روز که بهترین کیفیت‌ را دارد شروع کنید.

اگر از روش های فوق بهره گیرید بسیار کارساز است.

با تشکر از “پیکسل”
منبع:

عکاسی