تام اوبرایان، مهندس مکانیک و مهندس فناوری عکاسی است که در مجلۀ نشنال جئوگرافیک کار میکند. کار اصلی او طراحی و ساخت تجهیزات اختصاصی برای عکاسان در این مجله است. در این مقاله او ده دوربین برتر از دیدگاه مجلۀ نشنال جئوگرافیک برای سفر را معرفی میکند. دوربینهایی که تمام ویژگیهای مفید و مناسب برای شما را به ارمغان میآورند.
۱- فوجیفیلم X-T2
برای مسافری که همهچیز را یکجا میخواهد.
این دوربین تمام ویژگیهایی که شما از یک بدنۀ حرفهای در قطع سنسور کراپ انتظار دارید را یکجا در خود جای داده است. ترکیبی از دایالهای منوال برای کنترل تنظیمات دستی، سرعت بالا در پردازش تصویر، و کیفیت بالای ساخت لنزهای فوجی، ترکیبی دلپذیر ایجادکرده است و سبب شده بسیاری از عکاسان حرفهای که دنبال یک دوربین رده پیشرفته هستند از X-T2 به عنوان دوربین اصلی خود استفاده کنند. این بدنهای است که همهچیزی که نیاز دارید را یکجا در اختیار شما قرار میدهد و هیچ جایی برای خطا و اشتباه باقی نمیگذارد.
نکته اصلی: برای اینکه قادر به بالاترین حد استفاده از امکانات این بدنه باشید، به ویژه در بحث عمر بیشتر عکاسی نوزاد در آتلیه کودک با هر بار شارژ باتری، باید از گریپ این بدنه که به صورت جداگانه فروخته میشود، بهره ببرید. این گریپ امکان استفاده از دو باتری و همچنین امکان عکاسی پیاپی تا ۱۱ فریم در ثانیه را به شما میدهد؛ همچنین سرعت فوکوس سریعتر و فیلمبرداری ۴K و مدت فیلمبرداری بیشتر. همچنین این بدنه امکان استفاده از بسیاری از فیلترهای خاص فوجی که در سری X تعبیه شده را در اختیار شما میگذارد؛ البته در فرمت عکاسی Jpeg.
سنسور: سنسور ۲۴.۳ مگاپیکسلی قطع (APSC) X-Trans CMOS III w/ primary color filter.
ویژگیها: دایالهای مکانیکی تنظیمات کامل روی بدنه، وایفای، چشمی الکترونیک، فیلمبرداری ۴K، بدنۀ مقاوم در برابر شرایط آبوهوایی، اسلات دوگانه کارت حافظه، فیلترهای خاص فوجی.
۲- المپیوس OM-D E-M1 MARK II
برای مسافرانی که عاشق فناوری هستند.
فناوری به کار رفته در این بدنه بسیار بالا است. این بدنه بسیار کوچک و سبک بوده و در مقابل رطوبت و شرایط آبوهوایی بسیار مقاوم و نفوذناپذیر است. در شرایطی که من در رودخانهای در فلوریدا و در شرایط سخت آبوهوایی قایقسواری میکردم و بارها به اطراف قایق پرتشدم، این بدنۀ مقاوم، کوچکترین مشکلی پیدا نکرد و هیچ قطرهای نیز به آن نفوذ پیدا نکرد. المپیوس دارای یک اتوفوکوس افسانهای است. به طوریکه شما میتوانید در بدترین شرایط، بهترین فوکوس را از لحاظ دقت و سرعت داشته باشید. حتی در بدترین شرایط آبوهوایی و سرشار از غبار و آلودگی و یا شرایط جوی نامناسب، شما خیالتان از اینکه دوربین شما بهترین و شارپترین تصویر را خواهد گرفت، راحت خواهد بود. این دوربین، براستی برای شرایط سفر ایدهآل است.
نکته اصلی: امکان کنترل دوربین به صورت ریموت یک قابلیت بسیار مفید است و المپیوس این دوربین را به سادگی تمام به این ویژگی مجهز کرده است. فقط کافی است که شما نرمافزار مخصوص این بدنه را به رایگان دانلود کنید و دوربین را در حالت وایفای قراردهید. اینک شما قادر خواهید بود که هر تصویری را که میگیرید همزمان در گوشی خود ببینید، و تمام تنظیمات دوربین را در گوشی خود انجامدهید. تنظیماتی چون نوردهی، فوکوس، تنظیم مدهای عکاسی، و امکانات فیلمبرداری. شما با لمس صفحۀ گوشی خود میتوانید نقطه فوکوس را در دوربین انتخاب کرده و به سرعت فوکوس کنید و این قابلیت برای عکاسی که میخواهد نهایت استفاده را از کنترل دوربین، توسط ریموت داشته باشد بسیار دوستداشتنی است. در این زمینه، جیم ریچاردسون از عکاسان بنام نشنال جئوگرافی میگوید: «من دوربینم را روی سهپایه در بالاترین ارتفاع، بالای سرم قرار میدهم و سپس به راحتی با گوشی خودم تصویر و تنظیمات دوربین را کنترل میکنم.»
سنسور: سنسور ۲۰.۴ مگاپیکسلی micro ۴/۳، Live MOS
ویژگیها: عکاسی پیاپی ۶۰ فریم در ثانیه با شاتر الکترونیک، عکاسی پیاپی ۱۶ فریم در ثانیه با شاتر مکانیکی، مقاومت ویژه در برابر شرایط آبوهوایی، وایفای، لرزشگیر پنجمحوره، فیلمبرداری ۴K.
۳- سونی RX100V
برای مسافران خواستار سبکی بیشازحد.
این بدنه پنجمین نسل از سری بدنههای RX سونی است. این دوربین کامپکت بسیار کوچک و سبک، بسیار بیشتر از آن چیزی است که به چشم میآید. سونی یک شاهکار الکترومکانیکی اوریگامی را خلق کرده است. آنها در این شاهکار کوچک خود یک صفحه نمایش متحرک که به بالا میچرخد با قابلیت سلففوکوس، چشمی الکترونیک کشویی، فلاش سرخود کشویی، لنز فوقالعاده ۷۰-۲۴ سریع و با کیفیت بسیار بالا، و قابلیت فوکوس بسیار سریع سوژههای در حال حرکت را با ظرافت تمام در یک بدنۀ مستحکم کوچک فشرده کردهاند. این بدنه قابلیت فیلمبرداری اسلوموشن با سرعت خیرهکننده ۹۶۰ فریم در ثانیه را داراست. اگر شما به یک بدنۀ کوچک و فشرده و بسیار توانمند نیازمندید، این دوربین برای شما ساخته شده است.
نکته اصلی: یکی از ویژگیهای اصلی این دوربین این است که شما میتوانید عکسهای خود را همزمان در فرمت RAW و JPEG عکاسی کنید. این به شما این امکان را میدهد که علاوه بر ثبت تصاویر با کیفیت بسیار بالا، آنها را بتوانید بلافاصله از طریق اتصال وایفای به گوشی خود منتقل کرده و سپس در شبکههای مجازی منتشر کنید. وقتی شما در سفر هستید، این قابلیت بسیار مناسبی است که همزمان بتوانید عکسهای خود را در شبکههای مجازی با دیگران به اشتراک بگذارید.
سنسور: سنسور این دوربین ۲۰.۱ مگاپیکسل و در قطع یک اینچی است.
ویژگیها: وایفای، چشمی الکترونیکی کشویی، اتوفوکوس phase-detection، فیلمبرداری ۴K، بدنه کامپکت سایز جیبی، ویدیوی سوپراسلوموشن، صفحه نمایش متحرک.
۴- پاناسونیک LUMIX GH5
برای مسافران علاقمند به فیلمبرداری.
این بدنه، یکی از جذابترین بدنههای سری GH پاناسونیک است که امکانات فیلمبرداری بسیار پیشرفتهای را برای نیازهای فیلمبرداران حرفهای در خود جایدادهاست که قادر است با بهترین و حرفهایترین دوربینهای فیلمبرداری به رقابت بپردازد. به نظر میرسد که کل این دوربین برای فیلمبرداری طراحی و تولید شده است. این دوربین مجهز به یک سیستم لرزشگیر دوگانه بدنه و سنسور است که قادر به ثبت تصاویر بسیار باکیفیت و شارپ بوده و بهترین گزینه برای کسانی است که مایل هستند از سفرهای خود فیلمبرداری کنند و سفرنامههای تصویری یا فیلمهای مستند سفری بسازند.
نکته اصلی: برای تبدیل این دوربین به یک دوربین بسیار ایدهآل برای فیلمبرداری، این بدنه مجهز به یک ماونت هاتشو است که با تهیه هاتشوی ویژه XLR و نصب آن روی دوربین میتوان یک میکروفون حرفهای را به بالای بدنه متصلکرد و به کیفیت بالای ضبط صدا دست یافت.
سنسور: ۲۰.۳۳ مگاپیکسل.
ویژگیها: مقاوم در برابر شرایط آبوهوایی، فرمتهای فیلمبرداری حرفهای، وایفای، سیستم لرزشگیر دوگانه لنز و سنسور.
۵- فوجی X100F
برای مسافران علاقمند به عکاسی خیابانی.
این دوربین چهارمین نسل از خط تولید این سری دوربینهای دوستداشتنی است. این ارتقای جذاب امکانات ویژهای را با خود به همراه آورده از جمله سنسور ۲۴ مگاپیکسلی X-Trans CMOS III که گل سرسبد سنسورهای فوجی است. سیستم فوکوس ارتقاء یافته و بسیار سریع، استفاده از یک باتری بزرگتر، دکمههای مکانیکی بیشتر روی بدنه و یک جویاستیک که در بدنههای ردهٔ پیشرفتهٔ فوجی مورد استفاده است از دیگر مزایای این دوربین است.
نکته اصلی: این دوربین برای شرایطی طراحی شده است که در حین حرکت و راهرفتن بتوانید به سرعت عکاسی کنید. اگر میخواهید هنگام عکاسی خود شناسایی نشوید و مخفیانه از سوژههای خود عکاسی کنید یا به سرعت در حین حرکت عکاسی کنید، شما میتوانید امکانات جانبی این دوربین را تهیهکنید از جمله بند مچی که دوربین را به مچ خود بیاویزید و همچنین برای کسانی که دستهای بزرگتری دارند امکان نصب گریپ عمودی وجود دارد تا در دست بهتر قرار گیرد.
سنسور: ۲۴.۳ مگاپیکسل X-Trans CMOS III w/ primary color filter.
ویژگیها: لنز ثابت فیکس، چشمی هایبریدی الکترواپتیکال مخصوص فوجی، وایفای، فوکوس هایبریدی، فیلتر اندی تعبیهشده در خود دوربین، فیلمبرداری HD، فیلترهای عکاسی مخصوص نگاتیوهای فوجی.
۶- لایکا Q
برای مسافران لاکچری.
برای مسافرانی که دنبال بهترین کیفیت ساخت و بهترین تصویر در یک دوربین میگردند که ساخت آلمان باشد، و البته پول هنگفتی داشتهباشند، این دوربین را توصیه میکنیم. این بدنه ترکیبی است از طراحی و ساخت آلمانی و سنسور فولفریم. محصولات لایکا همواره دارای بالاترین کیفیت و کارایی هستند.
این دوربین بسیار ساده طراحی شده و کار با آن نیز بسیار راحت و ساده است و در عینحال به عکاس اجازه میدهد که به سرعت و سهولت بر روی عکاسی خود و صرفا بر روی کادربندی و بیان احساسات خود تمرکز کند. بدنۀ مات و مشکی این دوربین از جنس آلیاژ منیزیوم ساختهشده و استحکام بسیار بالایی دارد. سنسوری که برای عکاسی با نور کم طراحی و ساختهشده، میتواند برای عکاسی شب و در نور تاریک، بهترین کیفیت تصویر را برای شما به ارمغان بیاورد. اگر با قیمت بسیار بالای این دوربین مشکلی ندارید، این دوربین یکی از گزینههای بسیار خوب برای عکاسی در سفر میتواند باشد.
نکتهاصلی: این بدنه فاقد یک گریپ برای قرارگیری انگشتان و جای شستبوده و بدنهٔ آن ساده و تخت است. بنابراین پیشنهاد میشود که گریپ برای این دوربین تهیهکنید تا راحتتر دوربین را در دست بگیرید. پیشنهاد دیگر تهیهٔ جداگانه هودلنز و درپوش مخصوص است که باید جداگانه آنها را تهیهکنید ولی برای عکاسی در سفر بسیار ضروری هستند.
سنسور: ۲۴ مگاپیکسل فولفریم.
ویژگیها: فوکوس دستی فوقالعاده، عکاسی ماکرو، لنز ثابت ۲۸ م. م با دیافراگم ۱.۷، منظرهیاب الکترونیک، صفحه نمایش سه اینچی لمسی (البته ثابت).
۷- المپیوس T G 5
برای عکاسان عاشق غواصی و ماجراجویی.
این دوربین ادامهٔ خط تولید این سری بدنههای المپیوس است و یک دوربین سطح مقدماتی است برای کسانی که عاشق ماجراجویی و عکاسی در زیر آب و در شرایط سخت آبوهوایی هستند. اولین نکتهای که در این ارتقاء جدید دوربین نسبت به نسل قبلی دیده میشود کاهش مگاپیکسل سنسور از ۱۶ به ۱۲ مگاپیکسل است. این کاهش چگالی پیکسلی، در عوض باعث بزرگتر شدن سطح پیکسلها شده و در نتیجه در نور کم کیفیت تصویر بهبود یافتهاست. این بدنه ضدضربه و ضدآب است و تا عمق ۱۵ متری زیرآب قادر به عکاسی است. همچنین تا دمای ۱۵- میتواند به خوبی کار کند.
نکته اصلی: داشتن صفحهٔ نمایشی ثابت و غیرلمسی، و عدم امکان نصب فلاش، از نقاط ضعف این دوربین به شمار میآیند. همچنین سنسور کوچک این دوربین، صرفا برای انتشار عکس در شبکههای مجازی و یا چاپ در ابعاد کوچک کاربرد دارد. اما علاقمندان میتوانند عکسهای خود را با وایفای داخلی این دوربین به سرعت در شبکههای مجازی منتشر کنند و با جیپیاس پیشرفتهٔ این دوربین، اطلاعات عکس خود را ثبت و به اشتراک بگذارند.
سنسور: ۱۲ مگاپیکسل ۱/۲.۳ BSI CMOS
ویژگیها: وایفای، جیپیاس پیشرفته، حالت عکاسی سوپرماکرو، حالت عکاسی زیرآب، فیلمبرداری فولاچدی، عکاسی پیاپی ۲۰ فریم در ثانیه.
۸- سونی a6500
برای عکاسان عاشق اپلیکیشنها.
سری a6000 سونی تبدیل به خط تولیدی شده است برای کسانی که عاشق فناوری هستند و دنبال یک دوربین جمعوجور میگردند. این سری دوربینهای بدون آینه سونی با قطع سنسور APSC دارای امکانات بسیاری در یک بدنهٔ مستحکم و جمعوجور است. در a6500 شاهد امکانات بیشتری هستیم. از جمله لرزشگیر پنجمحوره، فوکوس سریعتر، عکاسی پیاپی بیشتر، فیلمبرداری اسلوموشن و فستموشن در حالت فول اچدی، فیلمبرداری ۴K و ۴۲۵ نقطه فوکوس فازدیتکشن از امکانات این دوربین محبوب است.
نکته اصلی: شما میتوانید با دانلود اپلیکیشن PlayMemories سونی، به نرمافزارهای بیشمار سونی دسترسی کامل داشتهباشید که علاوه بر اتصال گوشی خود به دوربین، همزمان قادر به کادربندی و دیدن تصویر گرفتهشده باشید و کنترل کامل تنظیمات دوربین خود را توسط گوشی خود انجام دهید. باب کریست، از عکاسان نشنال جئوگرافی میگوید: «یکی از نرمافزارهای مورد علاقهٔ من اپلیکیشن Sky HDR است که امکان عکاسی در آسمان تاریک شب را با حداکثر کنتراست به شما میدهد چنانکه وقتی از این حالت عکاسی استفاده میکنید گویی از فیلتر اپتیکال و حالت عکاسی تایملپس بهره بردهاید.»
سنسور: ۲۴.۲ مگاپیکسل سنسور APSC
ویژگیها: صفحه نمایش لمسی متحرک، وایفای، چشمی الکترونیک، لرزشگیر پنجمحوره، ۴۲۵ نقطه فوکوس، فیلمبرداری ۴K با S-LOG.
۹- پاناسونیک GX8
برای مسافرانی علاقمند به دوربینی بسیار انعطافپذیر
برای سالها دوربینهای سری GX پاناسونیک علاقمندان خود را داشته است و سری جدید این دوربین نیز همین انتظارات را برآورده میکند. این دوربین با استایل رنجفایندر، امکان تعویض لنز و استفاده از لنزهای باکیفیت پاناسونیک در قطع میکروسهچهارم را دارد. پردازشگر ارتقاء یافته، و چشمی الکترونیک متحرک، که میتواند نود درجه بچرخد، امکان عکاسی به صورت عمودی از مناظر را برای شما مهیا میکند.
نکته اصلی: این دوربین در یکی از پروژهها توسط بخش دانش و اکتشاف نشنال جئوگرافی استفاده شده است. این دوربین، توسط مهندس ارشد نشنال جئوگرافیک، مارک شپرد به یک اتومبیل نصب شده و برای عکاسی نزدیک از شرایط زندگی شیرها در حیات وحش به کار رفته است.
سنسور: ۲۰.۳ مگاپیکسل سنسور میکروسهچهارم.
ویژگیها: وایفای، چشمی الکترونیک متحرک، لرزشگیر پنجمحوره، صفحه نمایش لمسی متحرک، ضدآب و ضدضربه.
۱۰- فوجی X-T20
برای مسافران آگاه و قدردان.
سبکترین دوربین بدون آینه فوجی با لنز قابل تعویض، با سنسور APSC و لنزهای ارزشمند که قیمت بسیار مناسبی هم دارد، میتواند گزینه بسیار مطلوبی برای عکاسانی باشد که به دنبال بهترین کیفیت تصویر و امکانات ارزشمند فوجی هستند. این دوربین علیرغم کوچکبودن بسیار خوشدست است حتی برای کسانی که دستهای بزرگی دارند.
نکته اصلی: مهمترین خصلت این دوربین کوچکی و سبکبودن آن است. بنابراین اگر دنبال سبکترین و جمعوجورترین حالت در این دوربین هستید میتوانید آنرا با یک لنز ۲۳ م. م فوجی F ۲ به کار ببرید، که در این حالت گزینهٔ بسیار مطلوبی خواهد بود برای سبکی و جابجایی راحت.
سنسور: ۲۴.۳ مگاپیکسل (APS-C) X-ترانس CMOS III.
ویژگیها: دایالهای مکانیکی و کامل تنظیمات دوربین، وایفای، چشمی الکترونیک، فیلمبرداری ۴K، فیلترهای مخصوص فوجی.
۱۱- دوربین بونوس LIGHT L16
دوربینی برای علاقمندان آیندهنگر
اجازه دهید این دوربین با طراحی انقلابی و نوآورانه، که همهٔ قالبهای پیشین طراحی و ساخت دوربین را میشکند را نیز به این فهرست اضافهکنیم. L16 از شانزده سنسور و شانزده لنز تشکیل شدهاست تا یک تصویر واحد را خلق کند. بعد از فشار دادن شاتر، همه عکسها همزمان گرفته میشوند و در الگوریتمی در یکدیگر تلفیق میشوند. هر یک از لنزهای مورد استفاده در L۱۶ از دیافراگم f/۲.۴ بهره میبرند و لنزها در سه گروه ۳۵، ۷۰ و ۱۵۰ میلیمتری تشکیل شدهاند. این دوربین از وجود ۵ لنز ۳۵ میلیمتری، ۵ لنز ۷۰ میلیمتری و ۶ لنز ۱۵۰ میلیمتری بهره میبرد. لنزهای مورد استفاده نیز ۱/۳.۲ اینچی بوده و رزولوشن هر یک ۱۳ مگاپیکسل است.
نکته اصلی: نرمافزار این ۱۶ لنز و سنسور برپایه اندروید کار میکند و دارای وای فای است که امکان ارسال تصاویر به صورت همزمان از دوربین را برای شما فراهم میکند. تصویری که بدین شکل به دست میآید میتواند تا ۵۲ مگاپیکسل رزولوشن داشته باشد. L16 البته در مراحل مقدماتی است و میتواند بهتر شود. این دوربین میتواند گزینهای ایدهآل برای کسانی باشد که دنبال یک دوربین با فناوری جدید و نو هستند. البته L16 در مرحلهٔ پیشسفارش است و تحویل آن یکسال به طول خواهد انجامید و برای دریافت آن باید کمی صبر پیشه کنید.
سنسور: ۱۶ سنسور ۱۳ مگاپیکسلی.
ویژگیها: وایفای، تعیین عمقمیدان بعد از عکاسی، امکان آپدیت نرمافزاری.
منبع نشنال جئوگرافیک
سال ۱۳۹۶ به لحاظ اتفاقات و حوادث اجتماعی، سیاسی و اقتصادی سالی پرتنش بود؛ از زلزلهی کرمانشاه و سقوط هواپیما و غرق شدن کشتی گرفته تا انتخابات ریاست جمهوری و حمله به مجلس و بالا رفتن قیمت ارزهای خارجی. حوادث و اتفاقاتی که غیر از تصاویر ثبتشده آن توسط عکاسان خبری و بالا رفتن قیمت تجهیزات عکاسی شاید تاثیر چندان زیادی بر روند کلی عکاسی نداشت.
جشنوارهها:
امسال نیز همچون سالهای گذشته ترافیک جشنوارههای متعدد عکاسی در طول سال برقرار بود و بازار عکاسی جشنوارهای (با آمار تقریبی هرماه، ۲ و نیم جشنواره) از هر بازاری گرمتر. جشنوارههایی با موضوعات آیینی و مذهبی که بیشتر اسپانسر دولتی داشت تا معدود جشنوارههای خاص با اسپانسر شرکتهای تولیدی، همه با هم در کنار جشنوارههای برگزارشده توسط انجمنها و نهادهای عکاسی، سال شلوغی برای عکاسان جشنوارهای رقم زده بود. از سوگوارههای عاشورایی «بیرجند»، «میراث عاشورا در قاب عکس»، «خط سوم» تا جشنوارههایی با موضوعات فرهنگی-مذهبی همچون «وقف، چشمه همیشه جاری»، «تقریب»، «خانه دوست»، «موقوفات تهران».
از جشنوارههایی با تمرکز بر شهر و منطقهای خاص همچون «قلب تهران»، «شیراز امروز»، «بیرجند در قاب ایران» و «جشن عکس هرمزگان» و «چشمانداز توسعهی ایران و چین» تا جشنوارههای نهادهای عکاسی همچون «دوربین.نت»+ + ، «ده روز با عکاسان»، «تصویر سال»، «شید» + + و «عکس خیام».
در کنار جشنوارههای بخشهای صنعتی و خصوصی همچون «خودرونما»، «عکس معدن»، «نورنگار» و «زندگی زیباست»، دانشگاهها نیز با «سالانهی عکس دانشجویان دانشگاه تهران» و «جشنوارهی عکس نقره، جشن عکس دانشگاه هنر» سهمی در این جریان داشتند. علاوه بر این، در کنار این جشنوارهها، در هفتمین و هشتمین حراج تهران نیز، شب پر رونقی از لحاظ فروش برای عکاسی ایران رقم خورد.
نمایشگاههای گروهی:
نمایشگاههای گروهی عکس احتمالا تنها رویدادی در سال ۹۶ است که بتواند با تعدد جشنوارهها رقابت کند. تعداد بسیار زیاد نمایشگاههای گروهی با رویکردهایِ مناسبتیِ مختلف اعم از سیاسی، تاریخی و هنری در سال ۹۶ کاملا محسوس است. برای مثال فقط موزهی عکسخانه شهر هشت نمایشگاه با عنواین مختلف در سال ۹۶ برگزار کرد. نمایشگاههایی چون «کارگران»، «اماکن مذهبی»، «مسافران»، «عکسهای قدیمی رشت»، «عکسهای تاریخی سوگواران»، «مردم معمولی»، «مستند انقلاب»، «دروازههای طهران قدیم» که معمولا با نشستهایی نیز همراه بود.
گالریهای خصوصی نیز هر کدام با یک یا چندین نمایشگاه گروهی سهم زیادی در این تعدد داشتند. برای مثال گالری راهابریشم با نمایشگاههایی چون «انباشت»، «کمی دورتر»، محسن با «دالهای ضمنی»، «پرتفولیوی۲»، هپتا با «مزامیر سکوت»، «سیتوپلاسم»، تم با «اربن»، «خانهای که در آن دوستت دارم»، مهراوا با «موزهی میهنپرستی»، آرته با «منظر»، بنیاد کاف با «پوسته»، پروژههای آران با «آثار عکاسان جوان ایرانی»، ای جی با ««تصویر کوچک، آینه بزرگ» و ... .
امسال علاوه بر اکثر جشنوارهها که دارای بخش موبایلی بودند، نمایشگاههای گروهی «عکاسی با موبایل» نیز همچون سالهای گذشته هم در تهران و هم در شهرستانها دایر بود. برای مثال «تهران شهر زندگی» در خانهی هنرمندان ایران، «خانواده بشر» + + در مشهد و حتی «تهران به روایت تلفن همراه» در پاریس.
همچنین «یک تکه زندگی» یادبودی برای عباس کیارستمی در گالری ایوان، «این ما هستیم، نه آنها» آثار بیست عکاس مستند در گالری آریانا و «آتش سرد» آثار عکاسان جنگ در گالری سلام، از نمایشگاههای گروهی بزرگ و پرمخاطب و البته تا حدودی پر حاشیهی امسال بودند.
در سال ۹۶ نیز به رسم چند سال گذشته شاهد حضور آثار عکاسان ایرانی در نمایشگاههای گروهی خارج از ایران بودیم اما در این میان بزرگترین و پر تعدادترین حضور عکاسان ایرانی در فستیوال آرل فرانسه با نمایشگاه «ایران؛ سال ۳۸» رقم خورد که در پروندهی «عکاسی بارداری در آتلیه بارداری ایران خارج از ایران» در سایت عکاسی به تفصیل مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
اگر تعداد نمایشگاههای گروهی که در شهرستانها برگزار شد را به تعداد نمایشگاههای گروهی این سال اضافه کنیم، به آماری بالغ بر چهار نمایشگاه گروهی در ماه خواهیم رسید که در نسبت به تعداد نمایشگاههای انفرادی جالب توجه است.
نمایشگاههای انفرادی:
در میان نمایشگاههای برگزار شده توسط عکاسان قدیمی و با سابقه، از اتفاقات خوب سال ۹۶ میتوان به نمایشگاه «سیب سوم» یحیی دهقانپور و نمایشگاه «انقلابیون» کاوه کاظمی، هر دو در گالری آران اشاره کرد. همچنین در این سال، عکاسان شناخته شدهای چون مریم زندی (چهرههای ۵، سیمایی از موسیقی معاصر ایران در گالری ایوان)، ابراهیم حقیقی (خانه ابری در گالری گلستان) و نادر داودی (نادر داوودی با یک واو کمتر در گالری ایوان) همراه و همپای نسل فعلی عکاسی ایران همچون نیوشا توکلیان (میدانم چرا شورشی آواز سر میدهد در گالری آبانبار)، پیمان هوشمندزاده (خشک در گالری ایجی)، گوهر دشتی (خانه در گالری محسن)، امید صالحی (اینجا، من دو اسم دارم در گالری راه ابریشم) و محمد غزالی (بد و بدتر در گالری آبانبار) آثار خود را در معرض دید مخاطبان قرار دادند.
ساسان ابری با نمایشگاه «در معرض» در گالری محسن، تهمینه منزوی با نمایشگاه «گذشتهی استمراری» در گالری راه ابریشم، محسن شاهمردی با نمایشگاه «دوردست» در گالری امکان، سارا ساسانی با نمایشگاه «ویرانی» در گالری آرته، امین طلاچیان با نمایشگاه «قطعهی ۴۱» در گالری اُ، سروش کیایی با نمایشگاه «برج آهن» در گالری آرته، آرش اکبریسنه با نمایشگاه «فضولی در تهران» در گالری الهه، مرضیه رشیدی با نمایشگاه «کنار» در گالری امکان و ژیلا مختاری با نمایشگاه «دیوانگی منهای یک ثانیه» در گالری شیرین، از جمله عکاسان جوانتری بودند که در سال ۹۶ نمایشگاه انفرادی برگزار کردند.
همچنین چند نمایشگاه از آثار عکاسان خارجی در گالریهای داخل ایران به نمایش گذاشته شد که از مهمترین آنها میتوان به نمایشگاه ««طبع و فروش در ایران ممنوع است» از هنرمندان مطرح معاصر برومبرگ و شانارین در گالری ایجی، نمایشگاه «آرنو فیشر» عکاس شناختهشدهی آلمانی در گالری راه ابریشم و نمایشگاه «ایران در ابتدای دههی ۵۰» عکسهای یک شهروند کانادایی از ایران قدیم در گالری فرشته را نام برد. کارگاه چند روزهی عکاس جوان و مطرح آلمانی ولفرام هان با عنوان «اکتشافات هر روزه» در پروژههای نیومدیا نیز از اتفاقات قابل توجه امسال بود.
مجلات:
با توجه به گرانشدن نرخ کاغذ، در کنار پایین آمدن آمار فروش، سال ۱۳۹۶ ظاهراً سال مالی خوبی برای مجلات نبود. با این حال فصلنامهی «حرفه هنرمند» هر چهار شمارهی ۱۳۹۶ خود را (شمارههای ۶۳، ۶۴ ،۶۵ و ۶۶) به موقع راهی دکهها کرد. ماهنامهی «هنر آگه» نیز در نهایت با ۶ شماره (شمارهای ۱۷، ۱۸، ۱۹، ۲۰، ۲۱، ۲۲) توانست تقریبا هر دوماه یک بار منتشر شود.
در میان مجلههای اختصاصی عکاسی «فصلنامهی عکاسی» بر خلاف شروع سریع خود در سال گذشته، در سال ۹۶ فقط توانست چهارمین شماره خود را منتشر کند و «عکسنامه» برای سومین سال پیاپی غایب بزرگ مجلات عکاسی بود. اما در سال ۹۶ این نشریات دانشجویی بودند که چراغ مجلات اختصاصی عکاسی را روشن نگه داشتند؛ ششمین شماره «چشمک» نشریهی عکاسی دانشگاه تهران منتشر شد و «کالوتیپ» نشریهی عکاسی دانشگاه هنر نیز بعد از سالها با هشتمین و نهمین شماره در دسترس مخاطبان قرار گرفت.
یک بار دیگر مجلهی «اطلاعات، حکمت و معرفت» در سال ۹۶ شمارهی ۱۳۸ خود را به ویژهنامهی «فلسفه و عکاسی» اختصاص داد تا تعداد ویژهنامههای عکاسی و فلسفهی خود را به رقم چهار برساند و در نهایت علاوه بر مجلات چاپی سایت عکاسی و تندیس، در کنار سایتهایی چون عکسخانه و کارنما هر یک بخشی از بار نقد و تحلیل نمایشگاههای عکاسی داخلی و خارجی را کمابیش بر عهده گرفتند.
کتابها:
بازار انتشار کتابهای عکاسی به لطف انتشارات پرگار در سال ۱۳۹۶ پر رونق بود. این انتشارات علاوه بر تجدید چاپ برخی کتابها (کتاب ۲ جلدی فتوژورنالیسم اثر کنت کوبر) پنج عنوان کتاب جدید را در سال ۹۶ روانه بازار کرد:
- کتاب «عکاسی مقدماتی» نوشته اسماعیل عباسی
- کتاب «مجموعه عکس چیست؟» نوشته اسماعیل عباسی
- کتاب «چهار هنرِ عکاسی، جستاری فلسفی» نوشته دومینیکمکآیور لوپس
- کتاب «عکاسی دیجیتال و ACR» نوشته ساسان پناهی
- کتاب «من رییس جمهور ایرانم» مجموعه عکس امیر نریمانی
از کتابهای عکس مهم امسال میتوان به کتاب انقلابیون کاوه کاظمی اشاره کرد که همزمان با نمایشگاه او در گالری آران توسط انتشارات نظر منتشر شد. از نشر نظر همچنین کتابهای عکس رومین محتشم و تهمینه منزوی منتشر شد و نشر چشمه نیز دو کتاب عکسِ «بوشهر» بهمن جلالی و «صد» پیمان هوشمندزاده را روانه بازار کرد. همچنین مریم زندی، مرتضی پورصمدی، سید مهدی حسینی، فرزین ناظمزاده و علی شکری دیگر عکاسانی بودند که کتابهای عکس آنها در این سال منتشر شد.
از دیگر کتابهای عکاسی امسال در بخش فنی میتوان به کتاب ترکیببندی در عکاسی، نوشتهی لوری اکسل، انتشارات آبان، کتاب هنر عکاسی (رویکردی به بیان شخصی در عکس)، نوشتهی بروس بارنبام، انتشارات پشتون و کتاب ذهن عکاس، نوشتهی مایکل فریمن، انتشارات آبان اشاره کرد. همچنین در بخش نظری کتابهای تاریخنگاری و عکاسی (جستارهایی پیرامون عکس به مثابهی سندی تاریخی) مجموعه مقالاتی با ترجمهی محمد غفوری از نشر آگه، تکان نخور خاطراتِ همراه با عکسِ سالی مان از انتشارت حرفه هنرمند، ذن در هنر عکاسی خیابانی اثر اریک کیم از انتشارات تیسا و از آشوب ادراک تا ستایش عکس (۳ جلدی) به نویسندگی کاوه فرزانه از انتشارات پازینه را برشمرد.
اگرچه تمرکز بیشتر فعالیتهای عکاسی، همچون همیشه، در شهر تهران بود اما امسال نیز شاهد رشد فعالیتهای عکاسی در شهرستانها بودیم؛ از برپایی نمایشگاه عکس تا برگزاری جشنوارهی عکاسی و حتی چاپ کتاب. از جمله شهرهای فعال امسال در زمینهی عکاسی میتوان به شهرهایی چون اصفهان، ، شیراز، ارومیه، مشهد، بندرعباس، تبریز، اردبیل، بیرجند، اراک، رشت، بوشهر، سنندج، گرگان، کرمان، کاشان، یاسوج، همدان، خنج، کنگان و شهریار اشاره کرد.
سال ۱۳۹۶ همچنین با درگذشت دو عکاس همراه بود؛ علیرضا سلطانیشاد، عکاس پیشکسوت مطبوعاتی و عضو ادوار هیات مدیرهی انجمن صنفی عکاسان مطبوعاتی ایران و شاهرخ حاتمی عکاس بزرگ و پیشکسوت ایرانی در عرصهی فتوژورنالیسم که آثاری جهانی خلق کرد. با این حال سال ۹۶ سال چندان بدی برای عکاسی ایران نبود.
امید است همچون سال ۱۳۹۶، در سال جدید نیز روند رو به افزایش فعالیتهای عکاسی بردوام باشد، صد البته به شکلی که این افزایش با بالا رفتن سطح کیفی فعالیتها نیز همراه باشد و تنها شاهد تکرار اتفاقات متعدد نازل و باری به هر جهت نباشیم.
منبع:
همواره در مواجهه با تصاویر مایلیم از درونشان پی به چیزهایی ببریم که در آنها دیده نمیشوند و سپس بیآنکه به نقشِ خودمان در این جریان توجهی داشته باشیم، عکاسانشان یا زمینهای که نشاندهندهی نواقصشان هستند را نقد میکنیم. هر چقدر هم که نقد، موثق و پذیرفتنی باشد میبایست صراحتاً موضع فکریاش را اعلام کند و به آن آگاه باشد؛ به عبارتی دیگر، سرچشمهی نقد چیست و در این میان چه تصوراتی ملاک بوده؛ چه مواردی بدون تأمل درست پنداشته شده و چه پیش افکنده شده است. بدون در نظر گرفتن این عوامل، نقد عقیم خواهد بود.
همهی ما از نظامهای اعتقادیمان، طیف گستردهای از مواضع فکری و مجموعهای از باورها یا به دیگر سخن از ایدئولوژی [۱] شخصیمان پیروی میکنیم. بدین سبب نگریستن عاری از نظر به عکسها بسیار سخت است لذا از زاویهی دیدِ ویژهای به آنها مینگریم و این خود تعریفی از آدمیت است: ما عقایدی داریم.
عکسها خیلی کمتر از آنچه انتظار میرود را نمایان میسازند. آنها نشانههای جهاناند و حیلهگر؛ زیراکه میپوشانند و مرز تعیین میکنند و در آنچه نشان میدهند صادقاند؛ با این حال امکان دارد با صداقتشان موافق یا مخالف باشیم (چیزی به عنوان حقیقت وجود ندارد مگر اینکه بخواهید به متافیزیک یا مذهب متوسل شویم).
برخلاف نقاشی یا سایر فرمهای هنری (اجازه دهید عجالتاً فرض کنیم که عکاسی یک فرم هنری است، البته گاهی اوقات و نه همیشه) عکس، مقاصد عکاس را بیان نمیکند و در این دوران شکل و شمایلی دیگرگون یافته است (این روزها حتی عادت کردهایم عکسهایی را در اپلیکشینهایِ عکاسی ببینیم که به شدت با فیلترها تحریف و ویرایش شدهاند) نه رد قلممویی در کار است و نه سطحی. در این زمان، بیشتر عکسها همچون پرفورمنس در زمانی کوتاه آشکار میشوند و سپس به حافظه فرستاده میشوند. با این وجود برخلاف پرفورمنس، عکسهای دیجیتال را میتوان به راحتی از نو دید. در واقع این مسئله به علت ماهیت الکترومغناطیسی آنهاست.
از اینرو، عکسها بر آن هستند تا زندگی و دیدن آن را همانندسازی کنند. چند روز پیش رفته بودم تماشای بازی بیسبال، امروز آن بازی و تمام حواشیاش برایم به چند خاطره تبدیل شدهاند. از آن روز چند عکس در گوشیِ هوشمندم دارم که تجربهی آن روز را برایم زنده میکند و تا حدودی آنچه دیده بودم را نشان میدهند با این تفاوت که چشمهای من لنز واید ندارند. بهواسطهی این عکسها و سایر تصاویر ذهنیای که بیدرنگ به آنها دسترسی دارم، میتوانم امروزم را به آن روز پیوند بزنم. اما برخلاف آن عکسها، تصاویر ذهنیام به وضوح ماجرای در ترافیک ماندنم و یا گوش سپردنم به پسربچهای ده ساله که تمام روز حرف میزد را مدام یادآوری میکنند.
عکسهای گوشیام به دلیل اینکه همچون مرجعی دیداری عمل میکنند، تجربهی رفتنم به بازی بیسبال را زنده نگه میدارند، با اینکه چندان بیعیب هم نیستند. بهعنوان مثال، آن روز جایی نشسته بودم که فنسهایی روبریام بود، آن فنسها در صفحه نمایش گوشیام بهصورت یک الگوی بصری درهم و عجیبوغریب دیده میشوند اما تجربهی تماشای بازی چیزی نیست که این عکسها بتوانند نمایشگر آن باشند. این تجربه بر پایهی آنچه که بدان معتقدم شکل میپذیرد.
بنابراین اکنون به این عکسها بر پایهی باورهایم مینگرم. آن فضای وسیع و ژرف با هزاران تماشاگر و بازیکنانی که در لباسهای بیسبال خیلی عجیب به نظر میرسیدند و مدام هم در تصاحب توپ بازنده بودند، همگی در نظرم به چیزی شدیداً متفاوت تغییر شکل دادهاند؛ گونهای اثرپذیری از فرهنگی بیگانه (چون که تقریباً بعد از هفده سال اقامتم در این کشور هنوز با برخی از فرهنگها و خلقوخوهایشان بیگانهام). بدین جهت عکسهای آن روز را علاوه بر دیدن موضوعاتشان، با یک ذهن ثبتکننده که از آنِ یک فرد خارجی است، مورد خوانش قرار میدهم؛ همان ایدئولوژیای که در آغاز مطلب بدان اشاره کردم.
بدون این ایدئولوژی مداخلهگر نمیتوانم به عکسهای آن روز بنگرم. هیچکدام از ما قادر به انجام چنین کاری نیستیم. اما این نیاز، مشکل محسوب نمیگردد. در حقیقت، عکاسی کودک در آتلیه نوزاد در قیاس با سایر فرمهای هنری (به یاد داشته باشید که پیشتر گفتم، تنها گاهی مواقع عکاسی هنر است) این امکان را برای مخاطبش فراهم میآورد که بتواند باورها، داوریها، کلیشههای فکری و جانبداریهایش را محقق سازد. تصویر عکاسی نسبت به دیگر فرمها، به نحوی آسانتر امکان تحقق چنین امری را میسر میسازد زیرا که شدیداً فریبنده است. این در حالی است که عکس به نظر واقعنما و راستگو به نظر میرسد و به جهان خارجی شبیه است. اما همیشه اینطور نیست.
گمان میکنم این جنبهی عکاسی نه تنها فراموش شدهترین جنبهی آن است که حتی ارزشمندترین آن نیز هست. سابق بر این در خصوص اینکه عکاسی اساساً کنشی اجتماعی است بحث کردهام. در دورانی که به سر میبریم، گرفتن یک عکس و اشتراک فوری آن، از خود عکس مهمتر است. هنوز قاطعانه به این وضعیت اعتقاد دارم و دلیلی است بر اهمیت عکاسی نزد عکاسان.
عکاسی تا حدود زیادی به همین منوال برای بیننده نیز واجد اهمیت میگردد. در جریان عکاسی به منزلهی کنشی اجتماعی، امکان دسترسی به عکسی متعلق به فردی دیگر، که میخواسته آن را ببینیم، مهیا میگردد. در این فرایند با فردی دیگر ارتباط پیدا میکنیم اما بدون آن فیلترهای ذهنیای که پیشتر دربارهشان صحبت کردیم، نمیتوانیم ارتباط بگیریم. لذا عکاسی به ما این امکان را میدهد که آن فیلترها را بیازماییم. در واقع، زمینههای بخصوص عکاسی باید وادارمان کنند تا آن فیلترهای ذهنی را بیازماییم زیرا که آن زمینهها (و نه آنچه به تصویر درآمده یا چه کسی آن را گرفته و یا کجا به نمایش درآمده) به ما میگویند چه میتوانیم بکنیم یا چه باید بکنیم.
در جریان تماشای عکس یا به عبارتی روشنتر، موضوع عکس، تمام آنچه ضروری مینماید این است که بدانیم مشخصاً مشغولِ صحبت کردن در مورد چه هستیم. اگر موضوع بحث ما در عکس دیده نمیشود لازم است از خودمان بپرسیم که چگونه از نظر ما به عکس راه پیدا کرده است؟ چه عاملی سبب میشود چنین برداشتی از عکس داشته باشیم؟ چه معرفتی یا تصوراتی یا کلیشهی فکری یا باوری سبب شده چیزی را در عکس مشاهده کنیم که عملاً در آن دیده نمیشود؟ و در نهایت باید از خودمان بپرسیم که این شیوه اندیشیدن به عکسها، شامل چه نکاتی دربارهی خودِ ماست که این خود یک پرسش حیاتی است. اینکه چیزی را در تصویر میبینم که در آن نیست، به چه معناست؟
توجه داشته باشید که چنین نگرشی به عکس الزاماً نافیِ سایر برداشتها از آن نیست از اینرو فیذاته مسئلهی اصلی به شمار نمیرود. اما امکان دارد بر پایهی چنین نگرشی برخی از قطعیتها، انکار شده یا مورد شک و گمان قرار گیرند.
مصداقهای روشن زیادی وجود دارد که با اندیشه در آنها به آگاهیِ بیشتر در خصوص مسئلهی مزبور دست مییابیم: از توجه به این مصداقها در مییابیم که چرا مفاهیم و افکار برونی (که ما به ازاءشان درون عکس نیستند) یاریدهندهی ما در خوانش عکس هستند. درست است که عکاسی تبلیغاتی اساساً یک دروغ سترگ است اما این دروغ ساختهی ماست که در اذهان جای میگیرد. اگر قلاب این دروغ به جان ما ننشیند، اثری نخواهد گذاشت.
همین سازوکار تا حدودی در مورد عکسهای خبری هم صدق میکند حتی به گونهای عمیقتر. البته مطمئنم بسیاری از عکاسان خبری شدیداً با ادعایم به مبارزه بر خواهند خواست. به هر حال اگر به این وضعیت بنگرید که بخش اعظمی از فتوژورنالیسم، فرمولی و کلیشهای است، دیگر هر مجادلهای در اینباره بیفایده خواهد بود. عکسهای خبری برای ما ساخته شدهاند نه برای نمایش موضوعاتشان؛ بدین منظور که مجبورمان سازند به مقولههایی تعیینشده بیندیشیم یا از آنها دور شویم. چون برخی از ایدئولوژیها بهطور بالقوه در ذهنمان ریشه دوانده، به راحتی با نیت عکسهای خبری همسو میشویم و در مسیری که برایمان تعیین کردهاند، قرار میگیریم. (بهعنوان مثال، بخشی از ایدئولوژیِ جمعیِ غربی ما این است که در فضای عمومی با بدبختی یا مصیبت ابراز همدردی کنیم.)
گمان میکنم در این دوره و زمانهی حبابهای فیلتری [۲]، بنا به تحلیلهایی که ارائه شد، لازم است به عکاسی عمیقتر نظر کنیم. به دنبال این نباشید که کدام ایدئولوژیِ همسو با تصاویر، بهترین گزینه برای جایگیری در حبابهای فیلتری مطلوبتان است. هر چقدر هم که امکان درستی نظامهای اعتقادیمان وجود داشته باشد، به دلیل اینکه در گذر زمان مورد تردید و پرسش قرار نگرفتهاند، ضعیف و سست میشوند و اساساً پایدار هم نیستند. بسیاری از چیزهایی که در طی بیست سال گذشته شدیداً به آنها اعتقاد داشتم امروز تا حدی به آنها نگاهی متفاوت دارم یا به دیدهی اغماض به آنها مینگرم.
میتوانیم عکاسی را به گونهای مورد بحث قرار دهیم که انگار هنوز خیلی از مباحث غالباً سطحی و ناقصی که توسط سوزان سانتاگ ارائه شد را درک نکرده و پشت سر نگذاشتهایم (مباحث او دقیقاً شبیه هر نقدی، مشقهایی در زمینهی ایدئولوژی هستند). اما امروزه عکاسی به تنهایی تغییر و تحولات بسیاری به خود دیده است که لازم است تفکرات ما نیز دربارهی آن، تغییر کند.
اگر در عکسها ایدئولوژی وجود دارد دلیلش ما هستیم؛ آن ایدئولوژی را ما در عکسها نشاندهایم. دیگری از این نظر نقش کمرنگتری دارد.
منبع: cphmag.com
خیلی از مواقع تشخیص دادن رنگ واقعی در https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B9%DA%A9%D8%B3 کار مشکلی است ( رنگی که با چشم دیده
میشه با رنگی که عکس خام به ما میده متفاوته منظور از این تفاوتها گرایش عکس به زردی,
ابی یا … است )که این تشخیص رابطه مستقیم با تنظیمات تعادل رنگ سفید (که WB یا white balance نامیده میشود ) https://www.digikala.com/Search/Category-digital-camera شما دارد .
تنظیم صحیح white balance این مشکل را برطرف میکند . که به دو روش دستی و اتوماتیک
بر رویه دوربین قابل اعمال است .
کارت خاکستری (gray card ) صفحه ای است که شامل یک رنگ یا سه رنگ است (سفید
,خاکستری, مشکی یا هر کدام از انها به صورت تکی )با تنظیم white balance بر رویه هر
یک از این کارتها در محل عکاسی شما به طبیعی ترین بازتاب رنگ خواهید رسید که چگونگی
کار این کارت را به طور کامل در ادامه مطلب توضیح خواهم داد .
استفاده کردن از این کارتها به دو صورت کلی انجام میشود :
روش اول تنظیمات دوربین
در این روش شما نیاز دارید که قبل از عکاسی white balance دوربین خود را در همان محیطی
که قرار است عکاسی انجام شود تنظیم کنید. white balance به نور محیط وا بسته است یعنی
شما باید در هر نور و محیطی white balance بخصوص ان محیط را تنظیم کنید .
فرض کنید در ساعاتی از روز شما قرار است که از گلهایی که به رنگ بنفش هستند http://sevilstudio.com/%D8%B3%D9%88%DB%8C%D9%84-%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D9%88%D8%AF%DB%8C%D9%88/%D8%B9%DA%A9%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B1%DB%8C در https://www.instagram.com/p/BcaCkHsnoz1 کنید.
شما نمیخواهید رنگ عکس زرد یا ابی یا بنفش باشد بلکه فقط رنگ طبیعی گل را که به چشم
دیده میشود را میخواهید .پس شما باید به یک تنظیمات white balance درست در آن
شدت نور و محیط دست پیدا کنید .که با استفاده از کارت خاکستری (gray card) شما به تنظیمات مورد نظر خود خواهید رسید.
کارت را در همان محیط و زاویه ای که قرار است عکاسی کنید بگذارید و از ان یک عکس بگیرید.کارت خاکستری در عکاسی Gray card چیست؟
به تنظیمات دوربین خود رفته در قسمت custom white balance عکس گرفته شده از کارت را معرفی کنید (که بر اساس آن white balance تنظیم شود )
کارت خاکستری در عکاسی Gray card چیست؟
حال تفاوت custom white balance را با auto white balance را در عکس زیر مشاهده میکنید.
بیشتر بخوانید
آموزش مبانی عکاسی
فوکوس اتوماتیک-Autofocus
۴ اسفند, ۱۳۹۶ ,۲۱:۱۶
آموزش مبانی عکاسی
بررسی کادر مربع و انواع کادر مستطیل
۲۴ بهمن, ۱۳۹۶ ,۰۲:۵۳
آموزش مبانی عکاسی
عکاسی سینمایی
۲۲ بهمن, ۱۳۹۶ ,۰۲:۰۹
آموزش مبانی عکاسی
گرفتن یک عکس سیاه سفید در عصر دیجیتال
۲۲ بهمن, ۱۳۹۶ ,۰۱:۲۴
کارت خاکستری در عکاسی Gray card چیست؟
روش دوم تنظیمات بعد از عکاسی
در روش دوم این ترفند , شما نیاز به تنظیمات دوربین ندارید بلکه همان عکس اول از کارت خاکستری میتواند تنظیمات white balance تمام عکسهای بعدی را در همان محیط و با همان نور در نرم افزارها فراهم کند .
به مثال زیر توجه کنید :
عکس اصلی به دلیل تنظیم نبودن white balance عکس کاملا متمایل به رنگ ابی است ولی با همان صفحه خاکستری , white balance مورد نظر انجام شده و تمام عکس به رنگ طبیعی خود مبدل شده .(این عکس رو با برنامه light room انجام دادم ولی هر برنامه دیگه ای هم از این خاصیت بر خورداره )
کارت خاکستری در عکاسی Gray card چیست؟
در عکاسی از محصولات یا اجناس یا مکانی که قرار است به مشتری با عکس ارئه شود واقعی بودن رنگ یکی از مهم ترین امتیازات عکس خواهد بود
ساخت کارت خاکستری
روش ساخت کارت خاکستری بسیار ساده است در رنگ سفید و مشکی که هیچ نکته ای نیست و فقط چاپ میشود ولی رنگ خاکستری نکته ایی دارد که شما
وارد برنامه مورد نظر خود شده (photoshop , paint یا هر برنامه ی دیگری) و باید خاکستری ۱۸% را تولید کنید به ان معنی که R و b و g را ۰ کنید و فقط B (brightness 82%) را روی ۸۲ بگذارید تا رنگ مورد نظر انتخاب شود !
حالا کارت خاکستری شما اماده است !
موفق باشید !
منبع:
http://fotobest.ir/
راز اصلی چیست ؟
این درد و دل خیلی از عکاسان هست که آنها میدانند نه دوربین و نه لنز به تنهایی هیچ گاه یک عکاس را عکاس نکرده
ولی چه قدر خوب میشود دوستانی که تازه وارد این حرفه یا علاقه مندی شدند از این راز بزرگ آگاهی پیدا کنند.
شما اگر عکاسی کودک در آتلیه کودک را شروع کردید محکوم هستید به موفقیت در عکاسی! شما باید موفق شوید و هیچ راهی جز این موضوع نخواهید داشت. پس از همین حالا ذهن خود را برای فرمول موفقیت در این عرصه آماده کنید.
منبع: