مثل همه هنرها، عکاسی هم انواع مختلف دارد چرا که این نوع از هنر چه به عنوان یک سرگرمی و چه در جایگاه یک شغل و حرفه بسیار مورد علاقه و توجه قرار گرفته است. در این مقاله سعی داریم شما را با برخی از سبکهای عکاسی که از جایگاه بالایی در هنرهای خلاق برخوردارند آشنا کنیم.
نمیتوان عکس را فقط نمایشی از واقعیت دانست، بلکه اغلب قادر به نمایش چیزی است که توسط یک ناظر معمولی دیده نمیشود. یک عکس قطعا ارزشی برابر با هزاران کلمه و قدرتی برای انتقال مفهومی متفاوت از وضعیتی خاص دارد.
عکاسی همان طور که ارائه دهندهی راههای مختلفی به مشتاقان این شکل از هنر است، برای عدهای سرگرمی و برای قشری دیگر حرفهای کامل محسوب میشود. جذابترین و دیدنیترین عکسهای جهان نیازی به تجهیزات گران قیمت نداشتهاند.
نیاز واقعی برای یک عکس خیرهکننده، تخصص ماهرانه چشمی است که یاد گرفته، لحظات را در بهترین زمان ممکن ثبت کند.
اگرچه عکاسی رنگی به مرور زمان محبوبیت بیشتری به دست آورده اما عکاسان از پتانسیل موجود در تصاویر سیاه و سفید نیز کاملا آگاه هستند.
اگر عکاسی برایتان جالب است ادامه مطلب را از دست ندهید تا با انواع عکاسی که برخی از آنها، حتی موقعیتهای شغلی فوقالعادهای نیز هستند آشنا شوید.
عکاسی مد یکی از پر سودترین انواع آن است. عکسها یکی از مؤثرترین راههای ارتباطی در جهان مد هستند. در اینجا برای جلب توجه بیشتر به لباسها و لوازم تزئینی از عکاسی استفاده میشود. مدلها منحصرا برای به نمایش گذاشتن محصولات در بهترین حالت ممکن انتخاب میشوند. رسالت عکاسان مد روز ایجاد نگاهی خاص به محصولات است؛ فارغ از اینکه عکسها در محیطی طبیعی یا در استدیو گرفته شوند. معمولا این عکسها، راه خود را به مجلات پیشرو در حوزه مد باز میکنند. این مجلات نیاز مردمی که علاقهمند به آخرین تغییرات روز درباره لباسها و لوازم تزئیناتی هستند را تامین میکنند. آتلیه کودک
این سبک درباره بهترین راه ایجاد فضای مناسب برای برجسته کردن محصولی است که تبلیغ میشود. عکاسان این رشته به طور کلی ذهنی پر از تصاویر و ایدههای متفاوت دارند. برخی اوقات شرکتهای طراحی نیز به منظور رسیدن به نتایجی مشخصتر، عکاسان را راهنمایی میکنند که این عکسها همواره با هماهنگی شرکت تبلیغاتی برنامهریزی میشوند.
عکاسی اشیاء درباره ثبت اشیایی است که برای ایجاد یک ترکیب خاص، به عمد در کنار یکدیگر قرار داده شدهاند. این شکل از هنر عکاسی نیازمند توانایی و درک بالای عکاس از ترکیببندی و نورپردازی است. عکاسان این سبک توانایی ایجاد بافتهای متفاوت و همچنین اضافه کردن اشیاء مختلف برای جذابیت بخشیدن به یک ترکیب غیرطبیعی را دارند. عکاسی کودک
عکاسی عروسی رشتهای ویژه در این هنر است که مختص ثبت لحظات خاطرهانگیز عروسی به انواع و اقسام روشهای خلاقانه است. یک عکاس میتواند رویکردی متفاوت در قبال هر کدام از عروس یا داماد در این مقوله داشته باشد. در حالی که برخی ترجیح میدهند از فیگورهای سنتی استفاده کنند، بعضیها هم مبنای عکس خود را صرفا معطوف به لحظه و اتفاقات آنی آن میکنند.
همچنین عکاسان میتوانند در صورت موافقت مشتری تصاویری بسیار شیک (شبیه عکاسی مد) با تمهای خاص بگیرند. موارد بسیاری مانند عروسیهای پر زرق و برق وجود دارند که عکسها به طور اختصاصی در استدیوها گرفته میشوند. امروزه، بسیاری از مردم که به دنبال کشف ایدههای جدید هستند؛ راه را برای عکاسان حرفهای این رشته به منظور خلاقیت بیشتر باز کردهاند.
منبع:
عکاسی مینیمالیستی یک هنر کمتر شناخته شده است. بهره گیری از تصاویر آرام ، متمرکز ساختن کادر در عناصر اصلی برای خلق ترکیبی بی نقص، صراحت بیان و سادگی از ویژگیهای این سبک از عکاسی بارداری است.
این سبک از عکاسی با طرح یک چالش با تنطیم یک یا دو عنصر و حذف تمام اضافات در کادر به بیان یک موضوع و پیام می پرداد.
در تعاریف آمده است که اساس هنر مینیمال خلاصه گرایی در فرم و تاکید بر محتوا ی اثر است و پیش از آنکه به احساسات شخصی و بیان آنها علاقه مند باشد،سعی دارد از قوانین فیزیک و ریاضی و استعاره و نشانه در خلق آثار استفاده کند.آتلیه کودک
بنابراین می توان عنوان کرد که یک مکتب هنری است، مکتبی که اساس آثار و بیان خود را بر پایه سادگی بیان روشهای ساده و خالی از پیچیدگی معمول فلسفی و یا شبه فلسفی بنیان گذاشتهاست.
1- توجه بیننده را به شدت جلب میکند: برای تاکید بر روی یک سوژه یا قسمت کوچکی از عکس، راههای مختلفی وجود دارد از جمله کم کردن عمق میدان. اما هیچ کدام مثل از کادر حذف کردن نقاط دیگری که توجه بیننده را از سوژهی اصلی پرت میکنند جواب نمیدهد.
2- این عکسها از نظر تجاری حکم طلا را دارند: اگر اهل فروش عکسهایتان هستید بدانید که عکسهای مینیمالیستی خیلی خریدار دارند. یکی از مهمترین دلایلش این است که عکسهای مینیمال فضای کافی برای افزودن متن تبلیغاتی را دارند.
3- عکاسی مینیمالیستی چالشبرانگیز است: هر کسی میتواند یک دوربین بردارد و برای خودش فرت و فرت از این طرف و آن طرف عکس بگیرد. اما برخورد با یک منظره به نیت گرفتن یک عکس مینیمالیستی سختتر است. باید محل درست را پیدا کنید، نقشه بکشید و درست زمانبندی کنید تا سوژهی اصلیتان در جای مناسب قرار بگیرد. این چیزها حتی برای عکاسان باتجربه هم چالشبرانگیزند.
– سادگی و ایجاز.
– تکرار و سریال گونه بودن.
– کاهش شی به اشکال اصلی هندسی، دقیق، خشک وبا کناره های تیز و استفاده از فرمهای واحد.
– استفاده از رنگهای عموماَسرد و صنعتی.
– نفی مفاهیم عمیق فلسفی، سیاسی و اجتماعی .
– نفی هر گونه تاریخ گرایی و تاکید بر ادراک مستقیم، یکباره و کلی، مواجهه بیننده با شی.
از نکات قابل توجه ی این سبک از عکاسی است.
منبع:
«عکاس آزادBelt Annie Griffiths در حال بازگشت از تدریس و آموزش در یک کارگاه عکاسی به من گفت " باید یک نگاه اساسی به کارهای یکی از دانشجویان دختر به نام Karen Ducey بیندازم"
اما من قبلا کارهای او را دیده بودم.Ducey در عکس هایش از زندگی مردمان سخت کوشی که بسیار متفاوت از ما می زیستند، قدرت و توان آن انسان ها را در محیط و پیرامون خشن شان به تصویر کشیده بود ، تصاویری که قدرت واقعی داشتند و با نور ، تاریکی و رنگ دریا و محیط اطراف آن در هم آمیخته بودند.آنچه که در این میان مرا به طرز شگفتی تحت تاثیر قرار داده بود خستگی ناپذیری و رضایت karee دربرابر شرایط سخت و مشقت بار محیطی و حضور در میان مردمانی با فرهنگ بیگانه و تهیه عکس در آن شرایط بود. جالب است که یک زن جوان برای بیان دیدگاه ها و رساندن صدای خود به دیگران، اینگونه عکاسی را انتخاب کرده است.»
"تام کندی " دبیر عکس مجله نشنال جئوگرافیک در سال های 1987-1997
Karen ducey در سال 1963 در Long Island نیویورک متولد شد. در سال 1986 در رشته علوم سیاسی از دانشگاه Wisconsin-Madison فارغ التحصیل شد. دو سال بعد در یک برنامه عکاسی به نام MFA در مدرسه هنرهای تصویری نیویورک شرکت کرد ، پس از آن به طور پاره وقت و بعنوان دستیار Bruce Davidson (عکاس) در آژانس مگنوم آغاز به کار کرد و به عنوان کارمند عکاس کانال 13 WNET استخدام شد.
مقالات تصویری او در Seattle Times, GEO, National Fisherman, Alaska Fisherman’s Journal به چاپ می رسیدند.Ducey در حال حاضر به عنوان عکاس آزاد برای Seattle Times کار می کند و در کنار تدریس فوتوژورنالیسم و سخنرانی در دانشگاه ها به عکاسی تجاری از آلاسکا برای شیلات ادامه می دهد. آتلیه نوزاد
اولین بار که چیزی در مورد کلوپ " صیادان خرچنگ دریای Bering" شنیدم زمانی بود که تابستانها به عنوان ماهیگیر در آلاسکا ماهی آزاد صید می کردم. بعد از گذراندن یک دوره دوساله عکاسی در مدرسه هنرهای تصویری نیویورک و در حالیکه بی کار بودم تصمیم گرفتم در تهیه کتابی در باره صید خرچنگ همکاری کنم. چون با موضوع کتاب آشنا بودم به این نتیجه رسیدم که ضمن عکاسی از این پروژه به عنوان کارگر بر روی عرشه کشتی هم کار کنم و پولی در بیاورم.
وقتیکه به عنوان پیشخدمت در رستورانی در کدیاک آلاسکا مشغول به کار بودم صیادان خرچنگ را از قاب پنچره ای رو به لنگرگاه مشاهده می کردم که خود را برای فصل صید شاه خرچنگ آماده می کردند. عکاسی از کودک
آنها به بندرگاه Dutch ، بزرگترین بندر صیادی در آلاسکا می رفتند، جایی که صیادان و قایق های صید خرچنگ از آنجا عازم دریای Bering می شدند.بدجوری دلم می خواست همراه آنها بروم البته من به خاطر پول می رفتم و هیچ کس من را به عنوان یک کارگر عرشه یا دیده بان استخدام نمی کرد، تا اینکه یک روز یک آدم خوب و نیکو کار پشت یکی از میزهای رستورانی که من پیشخدمتش بودم نشست و به داستان اندوهبار پریشانی من گوش فرا داد! نتیجه این شد که او بلیت هواپیمایش را به مقصد بندرگاه Dutch به من داد و من در حالیکه حدود 30 دلار پول ،ده حلقه فیلم عکاسی ،چند تایی دوربین مکانیکی ،لنز و لباس بارانی به همراه داشتم به بندرگاه رسیدم.
پروژه عکاسی مورد علاقه تان کدام یک از کارهایی است که تا به حال انجام داده اید؟
اولین پروژ ه ای که انجام دادم پروژه مورد علاقه ام نیست اما مطمئنا به یاد ماندنی ترین آنها است؛
کشتی که با آن عازم صید خرچنگ بودیم به یاد کشتی غرق شده "موبی دیک" نام گذاری شده بود .من به عنوان کارگر عرشه و آشپز استخدام شده بودم و امیدوار بودم که برای عکاسی وقت کافی داشته باشم .کشتی صیادی در اکتبر آماده حرکت و در طوفانی که ده روز طول کشید گرفتار شد.
موتور و ژنراتورهای کشتی دائم دچار مشکل می شدند . آب از جاهای مختلف کشتی به داخل درز پیدا کرده بود و امواج، کشتی را نابود کرده بودند.من در حالیکه دچاردریا زدگی شده بودم در اتاق گل آلود سکان کشتی می خوابیدم.تنها کاری که می توانستم انجام دهم تماشای رادار بود.
یک بار که بر اثر تکان های وحشتناک کشتی جلیقه های نجات کف آن ولو شدند من یکی از آنها را برداشتم و زیر سرم گذاشتم فکر می کردم ممکن است به آن نیاز پیدا کنم. به طور معجزه آسایی به ساحل برگشتیم ، کاپیتان و خدمه کشتی روی کشتی های دیگر مشغول به کار شدند .ده روز بعد من شاهد کشتی های زیادی بودم که برای صید خرچنگ عازم دریا بودند اما کشتی ما در میان آنها نبود چون برای تعمیر به سیاتل فرستاده شده بود .نمی دانستم چکار کنم ، مطمئن نبودم که مناسب عکاسی از داستان خرچنگ ها باشم .
دریازدگی ، سخت، مرا نا توان کرده بود و به دشواری عکس می گرفتم.
دو سال بعد همین کشتی با یک صاحب و نام جدید عازم صید خرچنگ در دریای Bering شد ، اما هرگز برنگشت و هر شش خدمه آن همراه کشتی غرق شدند.
این مجموعه کارها تلاشی برای رسیدن به فهم و درک عمیق تر از جاذبه ها و کشش دریا برای صیادانی است که صدها مایل دورتر از خشکی بر روی دریا کار می کنند ، در این راه شما احساسی میان آزادی کامل و محصور و محدود شدن در یک کمپ کاری شناور که با دیوار های بی پایان دریا و آسمان احاطه شده ، خواهید داشت.
دنیای جدید شما تشکیل می شود از کشتی و قایق ،همکاران و دریای بسیار سرد.
شما تا بازگشت کشتی به ساحل نمی توانید کار را رها کنید. ممکن است مریض شوید اما اجازه ندارید از کار دست بکشید .در چنین شرایطی ،شما مدام در حال آزمایش جسمی و روحی مهارت ها و توانایی های خود برای بقا و زنده ماندن هستید. خانواده جدید و غریبی پیدا می کنید و باید به آنها اعتماد کنید، در عین حال وقتی که باز به ساحل برمی گردید احساس می کنید قادر به انجام هر کاری هستید.
آزادی حضور در دریا یک اعتیاد توهم زا است که افراد را به بازگشت برای مجازات و تنبیه بیشتر ترغیب می کند.
من به مدت هشت ماه در هر دوره و در سه زمستان بر روی این پروژه کار کردم.این بخشی از یک پروژه بزرگتر در مورد کتابی در باره صیادی تجاری آلاسکا است که خودم انجام داده ام .
برای تامین هزینه های آن گاهی اوقات به عنوان کارگر عرشه برای خودم کاری دست و پا می کردم تا در کنار آن موقعیتی برای عکاسی پیدا کنم .سایر اوقات به عنوان عکاس، با آشپزی و نگه داشتن سکان ، راهی برای ادامه مسیری که انتخاب کرده ام می یابم .
فکر نمی کنم در هیچ موقعیتی برای توصیه دادن به علاقمندان فوتو ژورنالیسم باشم .من هنوز در حال تلاش هستم ، فقط می توانم بگویم ، هر روزی که می توانید عکس بگیرید .
منبع: